کوهنورد پرافتخار و نامی تبریز میگوید: تنها حامی من در راه رسیدن به اهداف ورزشی ام، شهرداری و شورای شهر تبریز بوده اند.
به گزارش شهریار به نقل از آناج، به مناسبت افتخارآفرینی دوباره عظیم قیچی ساز کوهنورد تبریزی و صعود بدون اکسیژن به قله اورست و همچنین قرار داشتن در آستانه ورود به باشگاه هشت هزارتاییهای جهان، میزبان این ورزشکار نامی تبریز بودیم و گفتوگوی ویژهای با وی در خصوص صعودها، افتخارات و زندگی شخصیاش انجام دادهایم که مشروح آن را در زیر میخوانید:
* خوش شانس بودهام که زنده ماندهام
* صعود به یک قله حدود دو ماه زمان میبرد
* تا چیزی را از دست ندهیم چیزی به دست نمیآید
* اولین آذربایجانی هستم که اورست را فتح کردم
* رکورد عظیم «عظیم» در دنیای کوهنوردی
* یک کوهنورد نمیتواند ازدواج کند
* کوهنوردی تلفیقی از رشتهها و نوعی سبک زندگی است
* دانستنیها درباره تصاویر صعود و نصب پرچمها
* دو سال است که نتوانستهام از وزیر ورزش وقت ملاقات بگیرم!
* پدرم یک بار هم به کوه نرفته است
* آخرین بار ۵ یا ۶ سال پیش تلویزیون نگاه کردهام
* در کوهنوردی اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد
آناج: با عرض تبریک بابت موفقیتهای اخیرتان، لطفا بیوگرافی کوتاهی از خودتان بفرمایید؟
معرفی: عظیم قیچی ساز، متولد یک شهریور ۱۳۶۰ تبریزم و اصالتاً تبریزی هستم.
تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تبریز
وضعیت تاهل: مجرد
خانواده: خدا را شکر پدر و مادرم در قید حیات هستند و خانواده پرجمعیتی داریم و ۴ برادر و یک خواهر دارم.
آناج: چطور شد به رشته کوهنوردی روی آوردید؟
من مثل اکثر مردم تبریز کوهنوردی را از کوه عون بن علی که تنها مکان تفریحی ماست، آغاز کردهام. در کنار آن مدتی هم دوچرخه سواری کردهام ولی وقتی این استعداد را در خودم دیدم و به خودباوری رسیدم که میتوانم کوهنوردی کنم هنگام فراخوان اردوها در دورههای آن شرکت کرده و پله پله وارد این رشته شدم.
آناج: از آخرین صعودتان بگویید؟
در آخرین صعودم برای فتح دو قله اورست و لوتسه به منطقه هیمالیا رفته بودم که در بین آنها، اورست موفقیت آمیز بود اما قله لوتسه با شرایط جوی که پیش آمد به سال آینده موکول شد.
آناج: فتح کدامیک از این دو قله با اهمیتتر بود؟
هر دو قله؛ چون من قبلا به اورست با اکسیژن صعود کرده بودم به همین علت تصمیم داشتم تا آن را بدون اکسیژن فتح کنم که خوشبختانه موفق به انجام آن شدم. قله لوتسه نیز با توجه به اینکه من در بین ۱۴ قله بالای ۸ هزار متر جهان به ۱۳ مورد از آنها صعود کردهام، فتح این قله اهمیت ویژهای داشت و عضو باشگاه هشت هزارتاییها میشدم که متاسفانه با شرایط جوی نامناسب صعود امکان پذیر نبود و این امر میسر نشد.
آناج: گویا لوتسه برایتان طلسم شده، اینطور است؟
چون به همه شرایط با دید مثبت نگاه میکنم با شما موافق نیستم. دو سال پیش برای اولین بار قصد صعود به این قله را داشتم اما بهمنی که در یخچال خومبو آمد و منجر به فوت ۱۳ نپالی شد، سبب گردید تا صعود کنسل شود. سال گذشته هم زلزله آمد که وقوع بهمن را به دنبال داشت و تلفات جانی زیادی هم بر جای گذاشت بطوریکه نزدیک به ۱۰ هزار نفر در این زلزله جان خود را از دست دادند و در کمپ اصلی هم ۱۹ نفر بر اثر این حادثه کشته شدند و علت عدم صعود در سال گذشته نیز همین بود. همچنین به این خاطر میگویم با دید مثبت به این قضیه نگاه میکنم که امکان داشت ما نیز در این حادثه جان خود را از دست بدهیم و اصلا هم بعید نبود. به نظرم خوش شانس بودیم که زنده ماندیم و خدا را شکر میکنم. در صعود امسال دو همنورد از تبریز با اسامی مهدی قلی پور و سید هادی ستار فروغ من را همراهی میکردند. این دو نفر روی صعود به لوتسه فعالیت میکردند که در نزدیکی قله با توجه به اینکه یکی از شرپاها یا همان باربران محلی به دلیل عدم رعایت نکات ایمنی پرت شد و فوت کرد، به این علت صعود کنسل شد و برگشتیم. البته باید بگویم امسال نه ما بلکه کسی برای صعود به این قله اقدام نکرد.
آناج: منظور از شرپاها دقیقا چه کسانی هستند و آیا در صعود نقش دارند؟
شرپاها یا همان باربران محلی از ساکنین بومی هستند که با دریافت هزینه لوازم و بار کوهنورد را تا کمپها بالا میبرند و کارشان همین است. در کوهنوردی بحثی داریم که هر چقدر لوازم مورد استفاده کمتر و صعود مستقلتر باشد، به آن اندازه نیز صعود ارزشمند است. من در صعودهایم از شرپا استفاده نمیکنم ولی ۹۵ درصد کوهنوردان ترجیح میدهند تا بارشان را شرپاها حمل کنند تا صعود راحتتری داشته باشند.
آناج: پس از اینکه قله اورست را بدون اکسیژن فتح کردید، در فضای مجازی برخیها مدعی بودند که صعود بدون اکسیژن مفهومی ندارد و در ارتفاع ۸ هزار متر بدون اکسیژن با شرایط عادی تفاوت زیادی ندارد، در این مورد توضیح میدهید؟
در ارتفاع بالای ۸ هزار متر غلظت یا درصد اکسیژن موجود در هوا پایینتر از وضعیت عادی و حدود یک سوم آن است و از نظر پزشکی تحمل این وضعیت برای بدن بسیار سنگین است ولی با تمرینات هوازی میتوان بر این شرایط فائق آمد. در مورد سختی صعود بدون اکسیژن باید این نکته را اضافه کنم که امسال حدود ۲۲۰ نفر در صعود به اورست حضور داشتند که در بین همه آنها تنها من بدون استفاده از اکسیژن برای این صعود اقدام کردم و تا حدی خطرناک است که خیلی از کوهنوردان حاضر به انجام آن نیستند.
آناج: تمرینات هوازی برای کوهنوردی شرایط خاصی دارند؟
شرایط خاصی ندارند و تمام ورزشهایی که قدرت قلب و ریه را افزایش میدهند شامل این تمرینات میشوند. تمرینات هوازی حجم ریه را بالا میبرند که این مسئله تأثیر مستقیمی بر مقاومت بدن در برابر کمبود اکسیژن دارد. از طرفی کمبود اکسیژن باعث بیماری اِدِم مغزی میشود که امسال ۷ نفر به آن دچار شده و جان خود را از دست دادند.
آناج: اِدِم مغزی چه نوع بیماری است؟
در این بیماری مغز از کار میافتد و چون بدون اکسیژن دمای بدن پایین میآید سرمازدگی را به دنبال دارد که در بیشتر موارد به فوت فرد منجر میشود.
آناج: در مورد کمپها توضیحی میدهید؟
اورست ۴ کمپ با ارتفاعات مختلف دارد که به ترتیب در ارتفاع ۶ هزار، ۶ هزار و چهارصد، ۷ هزار و دویست و ۸ هزار قرار دارند و کوهنورد برای صعود باید حدود دو سه روز در این کمپها استراحت کند. در این کمپها هیچ گونه امکاناتی وجود ندارد و باید خود کوهنورد آن را ایجاد کند از چادر گرفته تا کیسه خواب و اقلام غذایی مورد نیاز که ارتفاع بالا بطور کلی در استراحت کوهنورد خلل وارد کرده و به تبع آن، کار صعود را سخت میکند.
آناج: صعودهایتان چقدر زمان میبرد؟
صعود به یک قله ۸ هزار متری در اورست حدود ۲ ماه زمان میبرد که ۱۰ روز آن برای انجام کارهای اداری سپری میشود و سپس کوهنوردی آغاز میشود. هنگام صعود برای اینکه بدن به کمبود اکسیژن عادت کند چندبار تا ارتفاع ۶ هزار متر صعود میکنیم و برمیگردیم. حدود ۴۰ روز این کار را تا کمپهای دیگر تکرار میکنیم تا بدن به طور کامل با شرایط موجود وقف پیدا کند. پس از اینکه بدن عادت کرد با لوزام راهی کمپ آخر میشویم و با رسیدن به آن پیش بینی هوا میگیریم و به عنوان مثال میگویند که ۴ روز بعد هوا مناسب است و ما کار صعود را به گونهای برنامه ریزی میکنیم که در همان روزی که هوا مناسب است، به بالای قله برسیم.
من روز بیست و ششم اردیبهشت ماه برای صعود به اورست اقدام کردم اما چون پیش بینی هواشناسی کمی اشتباه داشت و احتمال سرمازدگی انگشتان دست و پا و قطع آنها وجود داشت، ناگزیر از ارتفاع ۸ هزار متری پایین آمدم و سپس روز سیام اردیبهشت اقدام به صعود کردیم که موفقیت آمیز بود.
آناج: پیش بینی هواشناسی را چگونه دریافت میکنید یعنی به اینترنت و لوازم ارتباطی دسترسی دارید؟
در صعودها تلفن همراه و اینترنت همراه خود داریم و برای این پیش بینیها هزینه پرداخت کرده و آن را دریافت میکنیم. ما پیش بینی یک ماهه خریداری میکنیم و هر روز تماس میگیرند و اطلاعات شرایط جوی بخصوص شدت وزش باد و سرعت آن را که در صعود تأثیرگذار هستند، در اختیار ما قرار میدهند.
آناج: هزینه آن را خودتان پرداخت میکنید؟
کل هزینه صعود طبیعتا شخصی بوده و بر عهده کوهنورد است اما در این چند سال گذشته شهرداری و شورای شهر تبریز اسپانسر من بودهاند و جا دارد از آنها تشکر کنم چون با حمایت آنها موفق به صعود شده و برای شهرمان افتخار کسب کردهام. معتقدم این افتخار نه برای من بلکه افتخاری ماندگار برای شهرمان است.
آناج: چرا بیشتر صعودهایتان مستقل است؟
چون کوهنوردی خطرات زیادی دارد سعی میکنیم مستقل صعود کنیم تا مسئولیتی نداشته باشیم.
آناج: این صعودها با سختیها و مشکلاتی همراه است از جمله دوری از خانواده؛ آنها را چگونه تحمل میکنید؟
هر کاری مطمئنا سختیهای خاص خود را دارد و این مسئله فقط به کوهنوردی مستثنی نمیشود. به نظرم تا چیزی را از دست ندهیم چیزی به دست نمیآید و طبیعتا هیچ کاری بیزحمت به سرانجام نمیرسد.
آناج: در خصوص یخچالهای خومبو هم توضیحی میدهید؟
کمپ اصلی اورست یخچالخومبو و یا به عبارت عامیانه یخشار است. چون با گرم شدن هوا احتمال ریزش آنها و باز شدن شکافهای یخی وجود دارد، بسیار خطرناک هستند و عملا نمیتوان از آنها عبور کرد.
در نپال فصل بارندگی داریم که باعث ایجاد بهمن میشود و نباید در این فصل به قلهها صعود کرد.
هیمالیانوردی به غیر از اینکه کوهنورد باید توانایی جسمانی بالایی داشته باشد و این شرط لازم است اما به تنهایی کافی نیست و این تجربه است که صعود یک کوهنورد را پوشش میدهد. اینکه چه زمانی حرکت کنم یا نکنم یا چه زمانی غذا بخورم تاکتیکهایی است که یک کوهنورد برای بهره گیری از آن نیاز به تجربه دارد.
آناج: تمریناتی که برای عبور از یخچالهای خومبو انجام میدهید کجا برگزار میکنید؟
قله سبلان منطقه یخچالی دارد که با شبیه سازی بیشتر تمریناتم را در این منطقه برگزار میکنم و برای انجام آن، لوازم یخ نوردی و سنگ نوردی نیاز است. کوهنوردی تلفیقی از رشتههاست و برای صعود به کوه باید در چند رشته ورزشی از جمله سنگ نوردی مهارت داشت.
آناج: در بین صعودهایتان کدام قله سختتر بود؟
اورست را همه میشناسند چون بلندترین قله جهان است و بسیار معروف میباشد اما از لحاظ صعود غیر از مسئله کمبود اکسیژن که به علت ارتفای بالا و به تبع آن فشار زیاد صعود را سخت میکند، از دیگر مولفههای صعود سختی زیادی ندارد. قله کیتو، آناپورنا، کان چن چونگا و نانگاپارپات ۴ قله هیمالیا هستند که آمار تلفات آن نسبت به صعود کننده ۳۳ درصد است یعنی از هر سه کوهنورد یک نفر فوت میکند که خوشبختانه من آنها را صعود کردهام و آسیبی هم ندیدهام {با خنده}.
آناج: علت سختی صعود این ۴ قله چیست؟
در این قلهها خطر وقوع بهمن زیاد است، از طرفی دیگر صعب العبور هستند و دیوارههای خطرناکی دارند که صعود به آنها را دشوار میکند.
آناج: قلل مرتفعی دیگری در جهان داریم همچون کلیمانجارو درآفریقا و ال بروس در اروپا، برنامهای برای صعود به این قلهها ندارید؟
با شناختی که از این قلل دارم، صعود به آنها آسانتر از قلههای موجود در هیمالیاست و انشاءلله پس از اینکه به قله لوتسه صعود کردم تصمیم دارم به آنها نیز صعود کنم چون در نوع خود رکورد و افتخار هستند و دوست دارم آنها را نیز به افتخارات خود و وطنم اضافه کنم.
آناج: گفتید در صعودها به اینترنت دسترسی دارید؟
امسال تنها در اورست اینترنت داشتیم که بصورت ماهوارهای بود و هزینه زیادی هم داشت اما در قلل دیگر این امکان وجود ندارد و فقط به تلفن آن هم از طریق ماهواره دسترسی داریم.
آناج: تاکنون در صعودهایتان با جاندار وحشی هم روبرو شدهاید؟
در ارتفاعات بالا جانوران و حیوانات وجود خارجی ندارند و شاید در ارتفاع کم باشند اما من تا بحال با هیچ حیوانی روبرو نشدهام.
آناج: اولین باری که برای صعود به اورست رفته بودید، چه احساسی داشتید؟
من برای اولین بار در سال ۸۴ به اورست صعود کردم و به عنوان اولین آذربایجانی بودم که موفق به این کار شدم و برایم خیلی ارزشمند بود. به نظرم اگر کسی به کاری با علاقه روی بیاورد مشکلی نخواهد داشت. من کوهنوردی را با علاقه انتخاب کردم و تمام صعودهایی که داشتهام در همان بار اول انجام شده که در دنیا رکورد بسیار بزرگی است؛ به عبارتی در صعودهایم تکرار و عدم موفقیت نداشتهام و این نشان میدهد که تمامی آنها با آمادگی کامل و با تمرینات و تجربه مناسب بدست آمده است.
آناج: در صعود به قلههایی که برای اولین بار اقدام میکنید از مشاور استفاده میکنید؟
صعودهای ما بیشتر تجربی و ذهنی است که در طول زمان به دست میآید و تا بحال از مشاور استفاده نکردهام. من حدود ۲۰ برنامه کوهنوردی در خارج از کشور اجرا کردهام و تجربیاتی که بدست آوردهام همواره در صعودها به کمکم آمدهاند.
آناج: از کدام کشورها دعوت داشتهاید؟
پاکستان، تاجیکستان، قزاقستان، گرجستان و … که بیشتر آنها از کشورهای آسیایی بوده است.
آناج: کدام یک از قلههایی که صعود کردید، زیبا بود؟
کل منطقه همیالیا سرسبز و زیباست و در بین قلههای آن دو قله کیتو و آناپورنا با اینکه خطرناکتر و صعب البورتر هستند اما در عین حال زیبایی چشمگیری دارند. هرکاری که با زحمت به سرانجام برسد قطعا نتیجه آن نیز شیرین خواهد بود و هر کوهی که صعب العبورتر باشد، صعود به آن نیز لذت بخشتر است.
آناج: برنامهتان برای آینده چیست؟
فتح قله لوتسه مهمترین برنامه پیش روی من است و پس از آن دوست دارم کمی زندگی کنم. من هیچ وقت نگفتهام با کوهنوردی از زندگی عقب افتادهام ولی دوست دارم در زمینههای دیگر آن هم از جمله بحث آموزش و فرهنگی فعالیت کنم. همچنین زندگی فقط کوهنوردی نیست و میخواهم مثل مردم عادی زندگی کنم.
آناج: این روزها اکثر مردم جامعه میتوان گفت به استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اعتیاد پیدا کردهاند، شما با این فضا و شبکهها در ارتباط هستید؟
نه به آن صورت، فقط یک کانال در تلگرام دارم که برای اطلاع رسانی است و در این صعودها اخبار و تصاویر را در آن درج میکنم.
آناج: گویا کارمند شهرداری هم هستید؟
بلی؛ کارمند افتخاری شهرداری هستم و در قسمت ورزش به عنوان مشاور فعالیت داریم و تیمهایی که به کوهنوردی میروند را همراهی و راهنمایی میکنم.
آناج: با این حساب، حقوق میگیرید؟
بلی
آناج: تصمیمی برای ازدواج ندارید؟
فعلا خیر
آناج: چرا؟
یک کوهنورد نمیتواند ازدواج کند {با خنده}. کوهنوردی علی الخصوص هیمالیانوردی رشته خطرناکی است و آمار تلفات زیادی هم دارد بنابراین به راحتی نمیتوان زیر بار مسئولیت دیگری رفت.
آناج: شما که اکثر کوهها را فتح کردهاید و نگرانی از این بابت ندارید؟
هنوز یک کوه باقی مانده است و انشالله با اتمام آن و اگر شرایط مساعد باشد حتما ازدواج خواهم کرد.
آناج: از خانوادهتان بگویید به غیر از شما کوهنورد دیگری دارید؟
در خانواده ما تنها من کوهنورد حرفهای هستم و بقیه اعضای خانواده جز پدرم کوه میروند اما یک کوهنورد حرفهای نیستند و جالبتر اینکه پدرم حتی کوه عون بن علی هم نرفته است. بردارانم شغل آزاد دارند و شغل اکثرشان قیچی سازی است.
آناج: با توجه به اینکه رشته خطرناکی دارید، خانواده با کوهنوردی شما مخالفتی نکرده و یا اگر حمایت کردهاند به چه صورت بوده است؟
خوشبختانه خانوادهام مخافتی با رشته من نداشته و برایم مشکل ساز نبودهاند و هر کمکی که از دستشان برمیآمده دریغ نکردهاند اما با رشته خطرناکی که دارم طبیعی است همیشه نگرانم باشند مخصوصا مادرم.
آناج: عملکرد هیات کوهنوردی استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه هیات کوهنوردی به لحاظ بودجه و حمایتی که از آن صورت میگیرد، هیات ضعیفی است. تنها جایی که میتواند از این هیات حمایت کند فدراسیون کوهنوردی است که وزارت ورزش اصلا توجهی به آن ندارد و به همین دلیل در بین فدراسیونهای ورزشی کشورمان واقعا مظلوم واقع شده است. نمیدانم چه بگویم چون اکثر نفراتی که در هیات و فدراسیون هستند از دوستان خود من هستند و میدانم که جز حمایت معنوی حمایت دیگری از دست آنها ساخته نیست. اکثر صعودهایم به صورت مستقل و با کمک اسپانسر بوده است.
آناج: پس از وزارت ورزش شاکی هستید؟
بلی، تقریبا
آناج: در مورد مجسمهای که از شما ساخته شده و در پای کوه عون بن علی قرار دارد، چه نظری دارید؟
این مجسمه توسط شهرداری ساخته شده و من از این کار آنها نیز تشکر میکنم ولی باید بگویم به آن با دید یک نفری نگاه میکنم که افتخاری برای شهر و دیارمان کسب کرده است. مسلما همه مردم از چنین کاری خوشحال میشوند و نمیتوانم این موضوع را انکار کنم ولی عمر انسانها کوتاه است و از اینکه مدتی ماندگار خواهد بود و مردم با افتخارات بدست آمده و کارهای صورت گرفته در شهرشان آشنا خواهند شد، خوشحالم.
آناج: ارتباطتان با کوهنوردان بین المللی چگونه است؟ تا به حال صعود مشترک داشتهاید؟
ارتباط داریم اما متاسفانه در ایران از صعود مشترک حمایت نمیشود. شرکت در صعود مشترک و یا برگزاری همایشها هزینهبر است که حمایتی از آنها صورت نمیگیرد و تمام آنها نیز به وزارت ورزش برمیگردد.
آناج: در مورد تصاویری که در پایان صعودها گرفته میشود، توضیحی میدهید، این عکسها را خودتان میگیرید یا همراه دارید؟
معمولا در صعودها نفرات دیگری هم شرکت میکنند و در گرفتن تصاویر به همدیگر کمک میکنیم و اگر هم کسی نباشد بصورت سلفی این کار را انجام میدهیم.
آناج: پرچمهایی که در قلهها نصب میشوند، بیشتر به چه منظوری هستند؟
نصب پرچمها فقط برای ثبت افتخارات استفاده میشوند و آنها را هنگام بازگشت با خود برمیگردانیم چون مسلما در آن نقطه از قله وزش باد زیاد است و اگر نصب هم کنیم باقی نمیماند. جالب است بدانید بیشتر نفراتی که به قلل صعود میکنند پرچم به همراه نمیبرند و یا پرچم سفید و المپیک را نصب میکنند چون به اعتقاد آنها این کار مفهومی ندارد و نگاهشان به صعودها انسانی است و آن را محدود به مرزها نمیدانند.
آناج: قبول دارید به افتخارات شما در کنار ورزشکارانی چون مدال آوران المپیک بهای کمی داده میشود؟
المپیک هر چهار سال یک بار برگزار میشود و هر ورزشکار چندین بار برای بدست آوردن آن فرصت دارد و یا حتی ورزشکاری داریم که به تنهایی بیش از ۲۰ مدال طلای المپیک کسب کرده است اما اگر به رشته کوهنوردی نگاه کنید تا به امروز تنها ۱۴ نفر به باشگاه هشت هزارتاییها وارد شدهاند و اگر من این کار را به سرانجام برسانم، نفر پانزدهم خواهم بود. به نظرم رسانهها بخصوص تلویزیون و روزنامهها نتوانستهاند اینگونه موفقیتها را که برای یک کشور بسیار افتخارآمیز است، معرفی کنند و بیشتر بدین خاطر است که ارزش چنین کار بزرگی در جامعه پایین میآید.
شما اصلا توجه کنید من به عنوان نفر برتر رشته کوهنوردی در این دو سال با وزیر ورزش نتوانستهام وقت ملاقات بگیرم که نهایت بیتوجهی و عدم حمایت است و میتوانید حساب مابعد آن را نیز بکنید.
آناج: بسیاری از ورزشکاران کشورمان معتقدند که اگر به شهرت نمیرسیدند بسیار راحتتر به زندگی خود ادامه میدادند و به عنوان یک الگو باید مراقب رفتار خود در جامعه باشند؛ شما چه نظری دارید، شهرت شما را اذیت نمیکند؟
مردم ما به افتخاراتشان همواره لطف دارند و همیشه از آنها حمایت میکنند و به همین دلیل شهرت اذیتی ندارد. ادب و کمال همیشه خوب است و در مقابل آن بدی و زشتی قرار دارد، من هیچ وقت در مقابل دیگران فیلم بازی نکردهام و مثلا با اینکه ماشین دارم اما برای انجام بیشتر کارهایم از دوچرخه استفاده میکنم و در حد توانم هم به دیگران کمک میکنم.
آناج: آموزش کوهنوردی داریم؟
بلی؛ فدراسیون و هیات کوهنوردی مربیان خوبی دارند و اردوهای خوبی برگزار میکنند. من هم تا حدی که وقتم اجازه بدهد به عنوان مربی در اردوها حضور دارم و روی آموزش کوهنوردان کار میکنم که بیشتر آن، انتقال تجربه است.
آناج: فکر میکنید روزی از کوهنوردی ارضاء شوید؟
به هیچ عنوان، من میخواهم دلیلم را با جملهای از قول یکی از کوهنوردان بزرگ بیان کنم: “کوهنوردی برای ما ورزش نیست و نوعی سبک زندگی است”. به نظرم کوهنوردی قسمتی از زندگی ما شده و از آن لذت میبریم و کسی که از چیزی لذت میبرد به راحتی آن را ترک نمیکند.
آناج: کوه مظهر استقامت و استواری است؛ به عنوان یک کوهنورد در مقابل مشکلات چقدر مقاوم هستید و آیا کوهنوردی این خصوصیت را در شما بوجود آورده است یا خیر؟
ما در کوهنوردی یک جمله داریم و میگوییم قبل از رویارویی با مشکلات باید آنها را پیش بینی کرد چون در کوهنوردی اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد. به نظرم در زندگی هم مشکلات را میتوان از قبل پیش بینی کرد تا با آنها مواجه نشد. کوهنوردی این مهارت را در شما ایجاد میکند و علاوه بر آن، اعتماد به نفس و عزت نفس را افزایش میدهد که در طول زندگی میتواند برای فرد بسیار مفید باشد.
آناج: غیر از کوهنوردی به کدام ورزشها علاقه دارید؟
دوچرخه سواری و شنا را دوست دارم مخصوصا دوچرخه سواری که بیشتر تمریناتم را با آن انجام میدهم.
آناج: پس به ورزشهای گروهی علاقهمند نیستید؟
با اینکه تحصیلاتم رشته تربیت بدنی است و به ورزشهای گروهی بیشتر تأکید دارد ولی آنچنان به این ورزشها علاقهای ندارم.
آناج: اوقات فرغتان را چگونه میگذرانید؟
بیشتر اوقات ورزش میکنم. گهگاهی به اینترنت و موسیقی وقت میگذارم و به مطالعه کتاب هم علاقه دارم.
آناج: دوست دارید کتابی از صعودهایتان بنویسید؟
حتما؛ انشالله پس از صعود به لوتسه در نظر دارم کتابی مناسب و نفیس که با تصاویر خواهد بود، منتشر کنم.
آناج: نتایج تراکتورسازی را پیگیری میکنید؟
فکر میکنم آخرین بار ۵ یا ۶ سال پیش تلویزیون نگاه کردهام و با اینکه با این جعبه جادویی درگیر نیستم اما تراکتورسازی تیم شهرمان است و برایم اهمیت دارد و تا جایی که بتوانم نتایج آن را پیگیری میکنم.
آناج: غیر از شما در تبریز و استانمان نفراتی هستند که راه شما را ادامه بدهند؟
من راه کوهنوردان دیگر را ادامه دادن راه خودم نمیدانم چون آنها هم برای خودشان هدفی دارند و زیباست. در تبریز خوشبختانه در چند سال اخیر کوهنوردی توانسته است جای خود را به خوبی بگیرد. امسال در منطقه اورست دو همنورد داشتم و یا در فصل تابستان حدود ۱۲ نفر از تبریز به قلههای ۷ هزار متری صعود خواهند کرد و این نشان میدهد که در حال حاضر تبریز قطب کوهنوردی حرفهای در ایران است.
آناج: تفاوت کوهنوردی با دیگر رشتههای ورزشی را در چه میدانید؟
اکثر رشتههای ورزشی ما در شرایط محدود برگزار میشوند؛ مثل کشتی با یک تشک و دو کشتیگیر یا در فوتبال یک زمین داریم و ۲۲ بازیکن اما در کوهنوردی محدودیتی وجود ندارد. در کوهنوردی علاوه بر اینکه زمین بازی و بازیکنان میدان نامحدود هستند، برخلاف اکثر رشتهها که ورزشکاران جوان هستند، در این رشته میانگین سنی بالای ۳۰ سال است و هر چقدر کوهنورد سن بالایی داشته باشد، موفقتر خواهد بود چون دنیا دیدهتر، پختهتر و باتجربهتر است.
آناج: توصیهتان به جوانان؟
وقتی یک جوان ۱۵ الی ۲۰ ساله با گروهی متشکل از انسانهای با تجربه به کوه میرود به معنای آن است که در یک کلاس زندگی شرکت میکند و در این صعود میتواند آداب و معاشرت یاد بگیرد. کوهنوردی درس زندگی است و به همین دلیل به جوانان توصیه میکنم که حتما کوهنوردی را هم در برنامه زندگی خود بگنجانند.
آناج: رفیق باز هستید؟ صمیمیترین دوست؟
بلی دوستان زیادی دارم اما نه به معنای منفی آن و خواسته یا ناخوسته صمیمیترین دوستانم کوهنورد هستند.
آناج: آشپزی بلدید؟
بلی و همه آنها را در کوهنوردی یاد گرفتهام چون مجبوریم زنده بمانیم و این کمک کرده است تا آشپزی هم یاد بگیرم.
آناج: غذاهایی که در طول صعود به یک قله استفاده میکنید چه نوع غذاهایی هستند؟
بیشتر کنسرو، ماکارونی و غذاهایی استفاده میکنیم که در زندگی روزمره مصرف میکنیم البته خودم چون کنسرو زیاد دوست ندارم سعی میکنم غذای دیگری با خود به همراه داشته باشم.
آناج: صحبت پایانی؟
جا دارد بار دیگر از شهرداری و شورای شهر تبریز تشکر کنم چون حمایت از ورزشکاران واقعا کار ارزشمندی است و بدون شک آنها نیز در موفقیتهایم سهیم است. در ورزش کشورمان تا بحال سابقه نداشته در رشته کوهنوردی سرمایه گذاری شود و به همین دلیل این کار یک برگ برنده برای آنها محسوب میشود.
همچنین از خانواده و مخصوصا پدر و مادرم نیز تشکر میکنم که صبوری خرج میدهند و این کار من را که همواره با نگرانی همراه است، تحمل میکنند.

ايميل: news@.ir | شماره پيامک:000 |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
- قالی بافی هویت بخشی از مناطق کشور است/نمیتوان بیمه آن را حذف کرد
- آنچه دیگران میگویند با آنچه که ما در ایران داریم زمین تا آسمان فاصله دارد/ به دنبال جنگ نیستیم
- دیپلماسی شهری شاه کلید تعمیق ارتباط بین شهرهای جهان
- نماینده تبریز خواستار اصلاح تخصیصهای بودجهای به آذربایجانشرقی شد
- تبریز پایتخت «محیط زیست کشورهای آسیایی» در سال ۲۰۲۵ شد
- تجلی بصیرت ملی در آذربایجان شرقی
- خط فقر ۳۵ میلیون تومان است؟ / پیشبینی مهم یک کارشناس درباره نرخ تورم در سال آینده
- برگزاری هفته فرهنگی تبریز در تهران با حضور رئیس جمهور
- ساخت چهار پروژه کلان منطقه آزاد ارس اغاز شد
- کُرنشی در پیشگاه یک «والنتاین» خودی / حمید آرش آزاد
- همت دولت وفاق ملی برای نوسازی صنایع آذربایجان شرقی
- هشت هزار و ۲۰۰ واحد مسکونی در آذربایجانشرقی به بهرهبرداری رسید
- استاندار آذربایجان شرقی: رسیدن از حرف به عمل وظیفه کنونی ماست
- آغاز ثبتنام نهایی انتخابات میاندورهای مجلس در تبریز از امروز
- اجرای کشاورزی حفاظتی در ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی آذربایجان شرقی
- خشکی دریاچه ارومیه موجب کاهش بارندگی در حوضه پیرامونی شده است
- تبریز، قلب تپنده فرهنگ و تمدن ایران
- مردم آذربایجان پیشگام در حمایت از نظام و رهبری هستند
- ۱۰۰ هزار تن سیب زمینی مازاد بر مصرف در آذربایجان شرقی
- نوین: عدم برنامهریزی در تولید و صادرات عامل گرانیهاست
- بانکهای آذربایجان شرقی ۷۱.۲ درصد تسهیلات اشتغالزایی ابلاغی را پرداخت کردند
- معرفی جاذبههای فرهنگی هنری اقتصادی تبریز در تهران/شبهای موسیقی تا همایش سرمایه گذاری
- تبریز در قلب پایتخت
- با کمبود سالن به دلیل تعدد برنامه های فرهنگی هنری در استان مواجه هستیم
- خروجی هفته فرهنگی تبریز در تهران باید با دستاورد همراه باشد
- یونسکو ثبت جهانی روستای کندوان را بررسی میکند
- ۳۰ هزار هکتار از مساحت آذربایجانشرقی را تالاب ها تشکیل میدهد
- انتخاب هیئت اجرایی انتخابات میان دوره ای مجلس در حوزه انتخابیه تبریز
- دادستان آذربایجان شرقی ، بازداشت تعدادی از کارکنان پالایشگاه تبریز را تایید کرد
- بهرهبرداری از ۱۴۱۵ طرح عمرانی و اقتصادی در آذربایجان شرقی همزمان با دهه فجر