• درباره ما
  • تماس با ما
  • ارسال خبر
  • فید خوان
    • خانه
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • طنز
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : دوشنبه 22 آذر 1395 | کد خبر : 6827
  • برخی شخصیت‌های تاریخ برای “قومیت‌گرایی” مصادره می‌شوند

    نویسنده کتاب “قوس زندگی پیشه‌وری” گفت: افراد مختلفی در تاریخ ایران، صرف نظر از عقایدی که دارند، توسط گروه‌های مختلف مصادره می‌شوند، نظر من هم این است که هر فرد باید در جایگاه تاریخی خود بدون دستکاری و تحریف قضاوت شود.

    به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز،قومیت‌گرایی در برابر ملی‌گرایی از ابتدای تاریخ برای مقابله با وحدت حکومت مرکزی و تمامیت ارضی مطرح بوده است. در این میان شخصیت‌های مختلف، بدون توجه به سابقه و پیشینه و عملکرد افراد، به عنوان فرد شاخص گروه‌های قومیت‌گرا جهت استفاده ابزاری از آن‌ها مورد بهره‌برداری قرار گرفته و می‌گیرد.

    افرادی همچون شیخ محمد خیابانی، ‌ثقه‌الاسلام، استاد شهریار وغیره از این موضوع مصون نبودند و از طرف برخی جریانات به عنوان افرادی قوم‌گرا مطرح شدند در حالی که مبارازات و یا نوشته‌های این افراد در واقع در راستای یک ایران واحد تحت لوای اسلام بوده است.

    از دیگر شخصیت‌هایی که در این میان مورد سوءتفاهم و یا حتی سوءاستفاده قرار گرفته‌اند،‌ افرادی همچون جعفر پیشه‌وری‌ها هستند که صرفاً به‌دلیل تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان مورد سوءاستفاده جریانات قوم‌گرا قرار گرفته‌اند. وی به ظاهر خواهان خودمختاری در چارچوب ایران بود، و این هم جدای از شخصیت ملی‌گرایانه،‌ کمونیستی و وابسته به اجانب این فرد نبود.

    تاریخ به‌گواهی اسناد نشان می‌دهد که تشکیل این فرقه هم در دهه ۲۰ شمسی با دستور سرویس‌های اطلاعاتی شوروی سابق صورت گرفته است.

    جمشید پوراسمعیل نیازی، محقق و نویسنده تبریزی، با انتشار سلسله کتاب‌هایی مستند از زندگی برخی از این افراد مصادره شده، سعی در واقعیت‌گرایی در این زمینه و معرفی بدون روتوش شخصیت‌هایی همچون صمد بهرنگی و جعفر پیشه‌وری داشته است.

    وی می‌گوید که ۹۰ درصد عمر چهل و اندی ساله خود را در حوزه کتاب و مطالعه و نوشتن صرف کرده و اکنون حاصل تحقیقات خود را در قالب چندین کتاب منتشر کرده است.

    با توجه به استقبال مخاطبان از این کتاب‌های مستند در زمینه زندگی واقعی این شخصیت‌ها، میزبان جمشید پوراسمعیل نیازی در دفتر خبرگزاری تسنیم آذربایجان شرقی بودیم که حاصل گفت‌وگوی ما را در ادامه می‌خوانید:

    تسنیم: از کتاب‌های آخری که منتشر کردید بفرمایید، چرا این شخصیت‌ها را برای نوشتن کتاب انتخاب کردید؟

    نیازی: در سیر مطالعاتی من بررسی سیر زندگی اشخاص مختلف قرار دارد. از سال‌ها قبل منابع را جمع کرده‌ام، با قوس زندگی حلاج که ترجمه شده بود و با قدری اضافات و حاشیه‌نویسی و… شروع کردم. سال گذشته هم قوس زندگی صمد بهرنگی را منتشر کردم، چراکه با توجه به این که عمر کوتاهی داشته ولی در تاریخ معاصر ایران نام زیادی از وی مشاهده می‌شود و شخصیت اثرگذاری بود.

    فردی مانند صمد بهرنگی صرف نظر از عقایدی که داشت، توسط گروه‌های مختلف مصادره می‌شد، نظر من هم این است که هر فرد باید در جایگاه تاریخی خود بدون دستکاری و تحریف قضاوت شود. تاکنون افراد بسیاری سراغ دارم که سعی کرده‌اند با تحریف، جعل یا نسبت دادن برخی مطالب، شخصیت افراد را جابجا کنند بنابراین به نگارش زندگی صمد بهرنگی بدون قضاوت و روتوش و با تکیه بر نوشتار برادرش اسد بهرنگی پرداختم که در کمتر از ۴ ماه ۸۰ درصد این کتاب به فروش رفت و این نشان می‌دهد خلاء وجود دارد و این کتاب بخشی از آن را پر کرده است.

    اواخر اسفند ۹۴ هم در مقابل تحریفات انجام گرفته، اصل حیدربابای شهریار را منتشر کردم. سال‌ها حیدربابا را می‌خواندم ولی تناقضاتی در برخی کتاب‌ها وجود داشت بنابراین با هادی، پسر استاد شهریار صحبت کردم گفتند تنها کتاب‌هایی که استاد بر چاپ آن‌ها شخصاً نظارت داشت، کتاب‌های دهه ۳۰ تا ۵۰ ایشان است که بعد از آن هر چه چاپ شده نظارتی نداشته در نتیجه در برخی اشعار تحریف رخ داده است.

    متون چاپ شده را کنار هم گذاشتم و متوجه شدم که برخی افراد به اسم «تصحیح» حیدربابای شهریار در آن دست برده‌اند و آن را با تحریفاتی به چاپ رسانده‌اند. در مسیر تصحیح حیدربابای شهریار صرف نظر از متونی که خود استاد بر چاپ آن نظارت داشتند از صدای استاد شهریار هم غافل نشدم و متون را با آن منطبق کرذم. موارد متعددی را پیدا کردم که در نسخه‌های بعد از انقلاب و به دست مصححان محترم مورد تغییر قرار گرفته است. گاهی کلمات را تغییر داده و کلمات دلخواه را جایگزین کرده‌اند و یا حتی برخی بندهای اشعار را کاملاً حذف کرده‌اند.

    حیدربابای شهریار در دو سه نوبت با نظارت خود استاد با مقدمه منوچهر مرتضوی، مهدی روشن ضمیر و عبدالعلی کارنگ و خود استاد شهریار منتشر شده که در چاپ‌های بعدی این مقدمه‌ها را حذف کرده‌اند. تصحیح‌کنندگان حیدر بابا بعد از دهه ۷۰ با سیاست نژاد‌پرستی و هویت‌گرایی چاپ‌ها را پیش بردند و مقدمه‌های این اساتید مسلم را در راستای اهداف خود حذف کردند.

    همان‌گونه که در مقدمه کتاب اشاره کرده‌ام، برخی از افراد، ذهنیت خود را به کل جامعه تسری داده‌اند و برخی هم سعی می‌کنند گویش خاصی را به کل آذربایجان تعمیم دهند، استاد شهریار با لهجه زمان و مکان خود اشعار را سروده و نیم قرن از آن می‌گذرد. وقتی به آن دست می‌بریم، دست محققین را سیر تطور زبان ترکی در آینده را تهی می‌کنیم. جریانی که می‌خواهد هژمونی خود را به کل جامعه سیاسی و فرهنگی قالب کند، می‌خواهد تنوع را از بین ببرد. آنها در برابر افشای این تحریف‌ها مقاومت کردند و علیه آن اقدام کردند.

    این کتاب من هم در عرض دو ماه بیش از ۸۰ درصد با استقبال مواجه شد و به فروش رفت، چراکه مردم از کار تحقیقی، علمی و منطقی که بخواهد با تحریف‌ها مبارزه کند استقبال می‌کنند.

    بعد از کتاب «قوس زندگی صمد بهرنگی» و «حیدربابای شهریار»، پس از ماه‌ها موفق به اخذ مجوز «قوس زندگی پیشه‌وری» شدم و در روزهای آخر نمایشگاه کتاب تبریز روی پیشخوان غرفه قرار دادم. «آیینه زنگار بسته» را هم که حاوی دو نوشتار از پیشه‌وری تحت عنوان «تاریخچه حزب عدالت» و «یادداشت‌های زندان» وی بود در کنار آن منتشر کردم این دو کتاب نیز مورد استقبال بازدیدکنندگان نمایشگاه قرار گرفت و در دو روز آخر نمایشگاه، یک سوم تیراژ به فروش رفت.

    برای تحقیق و نگارش «قوس زندگی پیشه وری» بیش از ۱۷۰ منبع مورد استفاده قرار گرفته، با این حساب به اندازه‌ای هزینه صرف خرید منابع آن کرده‌ام که اگر چند بار هم تجدید چاپ شود، سود به‌دست آمده نمی‌تواند پاسخگوی هزینه تهیه منابع آن شود. تعدادی از مردم با انصاف برخورد کرده و از این کتاب تحقیقی استقبال کردند ولی برخی نخوانده و یا حتی خوانده و مغرضانه به مقابله با آن پرداختند و به دنبال «تحریم» آن در فضاهای علمی و عمومی بودند.

    تسنیم: در کتاب اخیر خود برای پیشه‌وری، براساس تعدادی از اسنادی که نوشته‌اید مدعی شده‌اید که این فرد تجزیه طلب نبوده و پان تورک‌ها از آن سوء استفاده و مصادره به مطلوب کرده‌اند، بر چه اساسی این ادعا را دارید؟

    نیازی: در کتاب مستندات فراوانی ارائه کرده‌ام. در این کتاب، زندگی پیشه وری را از روز اولی که قلم به دست گرفت و فعالیت سیاسی آغاز کرد تا نیمه اول سال ۱۳۲۴ و قبل از تأسیس فرقه دموکرات مورد بررسی قرار دادم. نوشته‌های پیشه وری بدون استثنا در راستای آزادی ایران از استبداد قاجار و استبداد پهلوی بود که به کل ایران این نظر را تسری داده بود و این ادعا در تمام آثارش موجود است.

    زمانی که محمدامین رسول زاده در منطقه آران و قفقاز حکومت «مساوات» برپا می‌کند و نام آنجا را به آذربایجان تغییر می‌دهد، پیشه وری دقیقاً مخالف و در برابر وی ایستاد و در روزنامه «آذربایجان جزو لاینفک ایران» از تمامیت ارضی ایران دفاع نمود. وی از ابتدای فعالیت خود لنینیست است و حتی در نوشته‌های خود مدعی است که آزادی ایران تحت لوای لنین امکان پذیر است. از ابتدای فعالیتش چپ و کمونیست بود، وقتی بخشی از شخصیت او را جابجا کرده و آن را ناسیونالیست معرفی می‌کنیم، تعدادی آن را مصادره کرده و از آن سوء استفاده می‌کنند.

    عده‌ای می‌گویند که وی کمونیست بوده است، و عده‌ای دیگر می‌گویند ناسیونالیست است و تعدادی نیز نظرهای دیگری دارند، باید شخصیت‌ها در جایگاه تاریخی خویش و براساس نوشتارها و فعالیت‌هایشان بررسی شوند. پیشه وری براساس مستندات موجود یک فعال چپ معتقد به مارکسیسم لنینیسم است که در دام سیاست‌های تجزیه طلبانه استالین و میرجعفر باقراف افتاده و نهایتاً هزینه آن را با جانش می‌دهد.

    پیشه وری در آذربایجان در مدرسه‌ای که برای ایرانی‌ها تأسیس شده بود معلمی می‌کند و زبان فارسی و شرعیات را تدریس می‌کرد. زبان ترکی هم تدریس می‌کرد که به قول خود پیشه وری برای مهاجران فارس زبان آموزش ترکی برقرار می‌کنند و این زبان را برای خود ترک‌ها آموزش نمی‌دهند.

    پیشه وری اصالتاً خلخالی است، افکار چپ وی سبب می‌شود که به سمت کمونیست‌ها کشیده شده و حزب کمونیست ایران و نه آذربایجان را تأسیس می‌کند که خود این سند یکی از اسناد تجزیه طلب نبودن وی است. پیشه وری در قفقاز در حزب عدالت و در برابر حزب مساوات فعالیت می‌کند.

    همان پیشه وری که مدعی تجزیه طلب بودن وی هستند، در کتاب «آیینه زنگار بسته» بخش «تاریخچه حزب عدالت» از کشتار ارامنه در قفقاز سخن می‌گوید که خود این سند و مطرح کردن آن نیز نشانه دیگری برای به خطا رفتن نشانه‌های به اصطلاح هویت طلبان است. ۱۰۰ سال پیش مقاله می‌نویسد و می‌گوید احزاب پان تورک و داشناک آن ماجرا را به وجود آورده‌اند و تا زمانی که این دو حزب بر سر کار هستند درگیری بین ارامنه و آذربایجان ادامه خواهد داشت و می‌بینیم که امروزه نیز اینچنین است و منطقه روی آرامش به خود نمی‌بینند.

    وقتی لنین در شوروی بر سر کار می‌آید، پیشه وری فعالیت سیاسی خود را آغاز می‌کند، مأمور به ایران می‌شود، در جنبش جنگل وزیر می‌شود، بر اساس اسناد به دست آمده با اینکه با میرزا کوچک خان پیمان همکاری می‌بندد، ولی به وی خیانت کرده و شخصیت وی را تخریب می‌کند و حتی برنامه قتل او پی ریزی می‌شود. جنبش جنگل شکست می‌خورد و پیشه وری به اشاره روس‌ها حزب کمونیست را در ایران پایه ریزی می‌کنند.

    پیشه‌وری در سال ۱۳۰۱ دوباره به شوروی می‌رود، قبل از سفر ازدواج کرده و همسرش را چند ماه بعد از خودش به باکو فرامی خواند. از وی فرزندی به دنیا می‌آید که اسمش را «داریوش» می‌گذارد. این رفتارها و جهت گیری‌های وی ایران گرایی او را نشان می‌دهد و اگر آذربایجان گرا بود، از این اسامی چرا در خانواده خود استفاده می‌کند.

    از طرف دیگر زمانی که وی مأمور به تأسیس حزب کمونیست و اداره آن بود، بیش از ۱۰۰۰ تومان به وی پول می‌دهند تا صرف خرج حزب نماید. شهربانی وقت آمار این حساب را در می‌آورد، ۴۰۰ تومان در این وسط نامعلوم هزینه می‌شود که پیشه وری مدعی می‌شود که به عنوان مهریه همسرش هزینه کرده و او را طلاق داده ولی این در حالی است که در طول دوران زندان، همسر پیشه وری طلاق نگرفته و دائماً برای آزادی همسرش به شاه و ژاندارمری عریضه می‌نویسد.

    ماجرای آن ۴۰۰ تومان بر اساس اسناد کنسولگری ایران در آذربایجان این بود که پیشه وری، کریم اف، حسن اف و سلام‌ا… جاوید دچار فساد اخلاقی و اقدام می‌شوند و چون اطرافیان فرد مورد سوء استفاده متوجه شده و احتمال لو رفتن آن‌ها و تشکیلاتشان بود، ۴۰۰ تومان پول حزب را به آن‌ها می‌دهند تا صدای ماجرا بخوابد. این‌ها این تیپ افراد هستند.

    در خاطرات برخی جدا شدگان حزب هم به صراحت نوشته‌اند که برخی دزدها و متجاوزان بر مسند حزب کمونیست نشسته‌اند و بر ما ریاست می‌کردند که بر این اسناد صحه گذاشته‌اند.

    تسنیم: پس چه عاملی سبب می‌شود که پان تورک‌ها به این نتیجه برسد که پیشه وری تجزیه طلب است و از نام وی به عنوان تجزیه طلب یاد کنند؟

    نیازی: این سابقه تنها به یک سال ایجاد و منحل شدن فرقه دموکرات در ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ بر می‌گردد. برای این موضوع هم اسنادی داریم که نشان می‌دهد که حتی این فرقه را خود پیشه وری تأسیس نکرده است. فرقه دموکرات حرکت تجزیه طلبانه داشت و می‌خواست در آذربایجان ایران یک حکومت خودمختار بر سر کار آورده و مستقل شود. در اواخر هم قصد تجزیه آذربایجان را داشت که ناکام ماند. با این همه خود آن‌ها مدعی بودند که ما می‌خواهیم در چارچوب ایران فعالیت کنیم.

    بر اساس مستندات موجود در آرشیوهای حزب کمونیست شوروی و… چنین معلوم می‌شود که فرقه دموکرات ۴ سال قبل از اینکه تأسیس شود در شوروی پایه ریزی شده است.

    در کتاب «قوس زندگی پیشه وری» تا قبل از تأسیس فرقه دموکرات پرداخته‌ام و در کتاب بعدی که «گونه‌های سرخ» نام دارد به موضوع نحوه شکل گیری فرقه و انحلال آن از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ دست زده‌ام. پیشه وری در سال ۱۳۲۵ هم که پس از انحلال فرقه از ایران رفت، در اثر یک تصادف ساختگی از بین رفت و کشته شد که خود این‌ها نشانه‌های خوبی برای شناخت ریشه‌های این فرقه در آذربایجان است که امروزه برخی به بزرگداشت آن می‌پردازند.

    پیشه وری به تنهایی در تأسیس حزب دخالت نداشت، برخی صحبت‌ها را به وی نسبت می‌دهند که اغلب مربوط به وی نیست. همین افراد در دوران قحطی ایران، بیش از ۶۰ هزار رأس گوسفند به سربازان شوروی برای تأمین نیازهای جنگ با آلمان می‌دهند که اگر در آن دوران قرار بود به مردم آذربایجان هزینه کنند،‌ در آن دوران وحشتناک قحطی، و جمعیت آن زمان آذربایجان شاید برای هر خانواده چندین کیلو گوشت می‌رسید با این همه به نظر نمی‌رسد که این افراد مردم دوست و طرفدار آذربایجان بوده باشند.

    از طرفی در اسناد و مکاتبات آمده که پس از تأسیس حزب توده در ایران، برای راه اندازی حزب توده در آذربایجان هم برنامه ریزی می‌شود تا شعبه ای از حزب را تأسیس کنند ولی در این فرایند در سال ۱۳۲۰ افسر اطلاعاتی شوروی می‌گوید که شما با آذربایجان کاری نداشته باشید و ما برای آن برنامه ویژه‌ای داریم. ۴ سال قبل از شکل گیری فرقه دموکرات آذربایجان این مسائل مطرح می‌شود. در سال ۱۳۲۰ به دست علی شبستری روزنامه آذربایجان و جمعیت آذربایجان را راه اندازی می‌کنند که ۶ ماه دوام می‌آورد و تجربه ای می‌شود برای اقدامات بعدی و در سال ۱۳۲۴ روزنامه آذربایجان و علی شبستری و پیشه وری نقش اول را در راه اندازی این فرقه بر عهده می‌گیرند.

    علی شبستری رئیس مجلس و پیشه وری نخست وزیر می‌شود. قبل از تأسیس این فرقه میرجعفر باقراف که افسر اطلاعاتی و رهبر حزب کمونیست شوروی در آذربایجان بود، بارها به ایران می‌آید و به افراد مختلف پیشنهاد می‌دهند که شما فرقه دموکرات را در آذربایجان تأسیس کن و خودت نخست وزیر شو ولی کسی این موضوع را قبول نمی‌کند. پیشه وری را در جلفای شوروی و در داخل قطار برای دیدار با میرجعفر باقراف می‌برند، به پیشه وری می‌گوید که ما به شما تکلیف می‌کنیم که فرقه را تأسیس کنی ظاهراً مخالفت می‌کند ولی بالاخره می‌قبولانند.

    این نشان می‌دهد که فرقه دیکته شده از شوروی بود و در کنار آن نامه‌ای از استالین که نشان می‌دهد که تأسیس فرقه دمکرات آذربایجان دیکته شده از خارج است. در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ بیانیه ای صادر می‌کنند و در نهایت ۲۱ آذر ۱۳۲۴ این فرقه را رسماً تأسیس می‌کنند و مرز بندی‌ها را مشخص می‌کنند.

    یکسال فعالیت می‌کنند ولی در نهایت، با توافقاتی که قدرت‌های بزرگ شوروی، انگلیس و آمریکا با ایران داشتند، مقرر می‌شود که این فرقه منحل شود. سهراب طاهر یکی از مورخین شوروی آذربایجان نقل می‌کند که یکی از افسران اطلاعاتی شوروی در برابر مقاومت پیشه وری برای انحلال فرقه و تخلیه آذربایجان، اسلحه را بالای سر پیشه وری می‌گیرد و می‌گوید همان کسی که شما را آورده امروز به شما می‌گوید برو و باید بروی.

    فرقه در روز ۲۱ آذر ۱۳۲۴ روی کار می‌آید و ۲۱ آذر ۱۳۲۵ منحل می‌شود. اسناد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان دیکته شده از خارج بوده و پشتوانه مردمی نداشته است. در دست پرورده بودن فرقه دمکرات و وابسته به شوروی بودن این فرقه همین بس که پیشه وری بعد از فرار به شوروی در مقابل میرجعفر باقراف می‌ایستد و می‌گوید بزرگ‌ترین اشتباه ما این بود که به شما تکیه کردیم.

    تسنیم: آیا در ادامه این روند، روشنگری‌های جدیدی از شخصیت‌های دیگر خواهید داشت؟

    نیازی: سلسله‌وار قوس زندگی‌ها را کار می‌کنم. «گونه‌های سرخ» را در دست تدوین و نگارش دارم که منابع بسیاری برای این موضوع و تحقیق در مورد آن تهیه کرده‌ام.

    شخصیت‌هایی چون شیخ محمد خیابانی، ثقه الاسلام و استاد شهریار هم از جمله شخصیت‌هایی است که در آینده به دنبال انتشار قوس زندگی آن‌ها هستم.

    تسنیم: انگیزه شما از این روشنگری چه بود؟

    نیازی: این موضوع در سه محور داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی اهمیت دارد. در محور داخلی، بعد از انقلاب جابجایی طبقاتی اجتماعی رخ داده که برخی خلأها را ایجاد کرده و برای پر کردن آن برخی به ثروت، تحصیلات و هویت و… دامن می‌زنند.

    از طرفی در شرایط منطقه‌ای ترکیه بعد از فروپاشی عثمانی و روی کار آمدن آتا تورک به سمت ناسیونالیزم گام برداشت و اقدام به تاریخ نویسی نمود. آتا تورک دستور داد که تاریخ را با مبدأ و محوریت ترکان بنویسید و تاریخ منطقه را تغییر داده‌اند تا با اولویت و مبنای تورک و برتریت نژاد تورک نشان دهند. فروپاشی شوروی و روی کار آمدن کشوری به نام آذربایجان هم باعث شد تا دوباره تاریخ را بر مبنای جعل تاریخ نوشته و برای نوشتن تاریخ جدید اقدام کنند.

    در حوزه بین الملل هم ایران در دنیا با رژیم‌های خاص در تقابل است، این رژیم‌ها از ناسیونالیسم و نژادپرستی در عرصه مناسبات و مناقشات سیاسی به عنوان یکی از ابزارهای تقابل با ایران استفاده می‌کنند. در کتاب «فراسوی صلح»، ریچارد نیکسون می‌نویسد که برای فروپاشی شوروی نمی‌دانیم چگونه شادی کنیم، چرا که یک گلوله هم شلیک نکردیم و در جنگ سرد و استفاده از قومیت‌ها موفق شدیم. ملیت‌ها را به عنوان ملت متمایز از روسیه مطرح کردیم و به عنوان قوم برتر نسبت به سایرین در برابر هم گذاشتیم تا از این تضاد برای تجزیه استفاده کنیم.

    به تقابل کشیدن قومیت‌ها در جامعه، سبب کل‌گیری تضادها می‌شود که به جای وحدت برای توسعه و پیشرفت، مرزبندی ایجاد می‌شود. پیداست که اجانب به دنبال فروپاشی سرزمینی به نام ایران هستند که به یقین در پی این قومیت گرایی ها اغراض سیاسی وجود دارد و باید هوشیار بود.

    ترکیه به دنبال دستیابی به توران افسانه ای بزرگ است و لازمه دستیابی به آن را فتح و ضمیمه کردن خاک آذربایجان ایران به خود می‌دانند چراکه آذربایجان ایران همیشه در برابر عثمانی و ترکیه ایستاده و مقاومت کرده است. امثال شیخ محمد خیابانی‌ها و… همیشه در برابر عثمانی‌ها و ترکیه و… ایستاده‌اند و توسط ترک‌ها به زندان افتاده‌اند.

    رویکردی برای مصادره وجود دارد، شیخ محمد خیابانی مظلوم مانده و به وی توجهی نشد. تجزیه طلب دانستن او ظلم و توهین است و در کتابی که در آینده در دست تدوین دارم به قوس زندگی وی هم خواهم پرداخت، ضمن اینکه زندگی ثقه الاسلام هم برای بررسی بیشتر مورد تدوین قرار می‌گیرد. امیدوارم فرصتی باشد تا زندگی شهریار را هم که پان تورک‌ها مصادره می‌کنند در کتب بعدی مورد بررسی قرار دهم.

    حرف آخر و نهایی من این است که مهم‌ترین عامل همگرایی و وحدت ایران، دین اسلام است و مرزهای ایران یکپارچه است. اگر اسلام در ایران لوث می‌شود، این اقدام با هدف خاص صورت می‌گیرد و باید مقابل آن ایستاد. ضمن اینکه تدوین و انتشار اینگونه کتب هم برای همگرایی و افزایش آگاهی تاریخی هموطنان صورت می‌گیرد.

    انتهای پیام/

    Print Friendly, PDF & Email


  • برجسب :
  • ايميل: news@.ir شماره پيامک:000 اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب
    نظرات کاربران در "برخی شخصیت‌های تاریخ برای “قومیت‌گرایی” مصادره می‌شوند"

    نظرات

    برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

    آخرین اخبار
    • علت کاهش تولید گندم و کمبود جو در آذربایجان‌شرقی
    • استاندار آذربایجان شرقی: یک روز تعلل هم در انتقال آب ارس پذیرفتنی نیست
    • انتخابات مختلف بستر تقویت اعتماد عمومی به نظام است
    • رکوردشکنی در تولید کارخانه‌های تغلیظ مجتمع مس سونگون
    • آب شرب تبریز در محدوده مجاز استاندارد است / نیاز به بودجه برای بررسی سایر شهرستان‌ها
    • نماینده تبریز از اقدامات مجلس برای بهبود معیشت و تقویت پدافند کشور خبر داد
    • کاهش قیمت تمام‌شده تولید؛ نسخه نجات‌بخش اقتصاد کشاورزی است
    • دفاع از رساله دکتری با موضوع «دیپلماسی شهری» و نقش رسانه ها توسط همکار شهرداری تبریز
    • آذربایجان‌شرقی گنجینه طلای کشور
    • تصادفات رانندگی در آذربایجان‌شرقی هفت‌ هزار و ۹۴۸ فوتی و مصدوم به جا گذاشت
    • خرید تضمینی ۵۱ هزار تن گندم در آذربایجان‌ شرقی
    • تاکید مدیرکل آموزش فنی و حرفه ای آذربایجان شرقی بر نقش بانوان در توسعه آموزش مهارتی
    • قاچاقچیان آثار تاریخی در اسکو به دام افتادند
    • مسیر دیپلماسی را دنبال می‌کنیم
    • ۲ کرسی هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی برای تبریز
    • تبریزی‌ها ۱۰۰۰ دستگاه خودروی برقی خریدند
    • زنجیره تولید غذا در بحران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در آذربایجان شرقی متوقف نشد
    • حضور بانوان در ورزشگاه موجب افزایش نشاط اجتماعی در بین خانواده‌ها شد
    • کاهش ۹ درصدی فوتی‌های تصادفات رانندگی در آذربایجان‌شرقی
    • ارزش تولیدات منطقه آزاد ارس به ۸۲ هزار میلیارد ریال رسید
    • استاد اقلیم‌شناسی: احیای دریاچه ارومیه جز با انتقال آب دریاهای آزاد ممکن نیست
    • تأکید عظمایی بر رفع گلوگاه‌های زیرساختی در مسیر توسعه مس سونگون
    • انتقال آب ارس؛ نیاز حیاتی تبریز در انتظار توجهی جدی
    • شهردار تبریز: فرصت های سرمایه گذاری موجب درآمد پایدار و رونق اقتصادی می شود
      • خانه
      • اجتماعی
      • سیاسی
      • فرهنگی
      • ورزشی
      • طنز