اعتیاد، یا همان سوء مصرف مواد موضوعی است که امروز نه در جامعهی ما بلکه در بسیاری از جوامع به یک درد اجتماعی بزرگ و خانمانسوز تبدیل شده است، مسیری که روح و روان و جسم فرد را به نابودی کشانده و فرصت زندگی آرام را از او میگیرد.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجانشرقی، امروز روشهای بسیاری در راستای مقابله با آسیبهای اجتماعی و به ویژه اعتیاد وجود دارد. بحث فرهنگسازی، اطلاعرسانی به جوانان و نوجوانان، بازگویی آسیبهای موادمخدر و حتی منع از مصرف آن با روشهای مختلف و… از جمله مواردی است که در جامعه به آن توجه میشود؛ اما چنانچه شاهدیم باز هم افرادی هستند که پای در این مسیر ناگوار گذاشته و حیات و روح و روان خویش را به نابودی میسپارند.
شاید در اطراف ما نیز کسانی باشند که به راههای مختلف با مواد مخدر آشنا شده و در گرداب طوفانی آن گرفتار شدند و ما نیز بدون هیچ تعللی تنها در فکر دوری و طرد کردن آنان بوده و یا رفتارهای ویژهای را در مواجهه با اینگونه افراد مدنظر داشته باشیم.
اما آیا اصلاح اینگونه افراد و مناسب سازی شرایط زندگی برایشان، به مراتب نتایج بهتری از طرد و واکنشهای خشن نخواهد داشت؟! فرد به اصطلاح معتاد، شاید در اولین مرحله از مصرف خویش به عنوان مجرم شناخته شود؛ اما زمانی که جسم او به وابستگی شدید دچار شده و نیازش را میطلبد… دیگر این فرد مجرم نیست، بلکه بیماری است که باید تحت مراقبت و درمان قرار گیرد!
امروز در تبریز شاهد آنیم که مرکز ماده ۱۶ یا همان مرکز نگهداری، تربیت و آموزش نجات تبریز، نسبت به مراقبت و درمان این بیماران به بهترین شکل ممکن اقدام کرده است.
روایت درد و دل آنان که در مرکز ماده ۱۶ تبریز تولدی دوباره یافته و پاک پاک شدهاند بدون شک، تکهای ارزشمند از سرگذشت افرادی است که در برههای از زمان در مسیر تلخ اعتیاد قرار گرفته و دوباره توانستهاند با توکل به خداوند به روح خویش جانی دوباره بدهند!
فرد بهبود یافته از “زمین بازی، یار بازی و توپ بازی” اجتناب کند!
علیرضا برقی، مدیر مرکز نگهداری، تربیت و آموزش نجات تبریز در خصوص مراقبتهای بعد بهبودی معتادان، بیان کرد: فردبهبود یافته بعد از ترک باید از سه چیز دوری کند که اصطلاحاً به آن “زمین بازی، توپ بازی و یار بازی” میگویند؛ یار بازی، همان دوستی است که در مسیر اعتیاد با فرد همراه بوده و زمین بازی نیز همان جاهایی است که فرد در آنجا مصرف کرده است؛ چرا که اگر فرد بهبودیافته، در همان مکانهای قبلی و با دوستان حاضر در مسیر اعتیاد دوباره همنشین شود، ممکن است دوباره در مسیر اعتیاد قرار گیرد؛ توپ بازی نیز همان موادی است که فرد مصرف میکرد و اگر فرد با این مواد برخورد کند، بدون شک برای مصرف آن تمایل خواهد داشت.
از هشت سالگی وارد مسیر اعتیاد شدم!
رضا یکی از بهبود یافتگان مرکز ماده ۱۶ و یا همان “مرکز نگهداری، تربیت و آموزش نجات تبریز” است، وی اکنون ۱۶ سال دارد و توانسته در این مرکز بر اعتیاد خویش فایق بیاید و در مسیری نو حرکت کند. وی در گفتوگو با ایسنا در خصوص علل ورود خود به مسیر اعتیاد، یادآور شد: از زمانی که من کودکی هشت ساله بودم، فهمیدم که خانوادهی من مصرف کننده مواد مخدر است، همواره میدیدم پدرم به اینکار مشغول است، من نیز از روی کنجکاوی و بدون اطلاع آنان، مصرف کردم.
وی با اشاره به اینکه مصرف خود را از هشت سالگی شروع کردم، تاکید کرد: هشت سال تمام هروئین و شیشه مصرف کردم و برادرم که اعتیاد داشت، مواد موردنیاز را تهیه کرده و با هم مصرف میکردیم.
وی با بیان اینکه اکنون هفت ماه است که در مرکز ماده ۱۶ تبریز هستم، یادآور شد: با برادرم، به هر طریقی که بود مواد مورد نیاز را به دست میآوردیم، زندگیام در وضعیت بسیار بدی قرار داشت، تا اینکه به مرکز ماده ۱۶ آمده و اکنون از اعتیاد رها شدم، از زندگی گذشتهام هرگز راضی نبودم؛ اما اکنون که پاک شدهام دیگر هرگز به سمت اعتیاد نمیروم.
برقی، مدیر این مرکز در ادامهی صحبتهای رضا در خصوص لزوم مراقبت از افرادی چون رضا، خاطرنشان کرد: رضا در دوران کودکی و نوجوانی به علت شرایط نامناسب اطرافش در مسیر اعتیاد قرار گرفته بود و شاید هیچکسی در برخورد با او شک نمیکرد که او اعتیاد داشته باشد؛ رضا که اکنون دوران پاکی را سپری میکند، پدر و مادرش فوت شده و برادرش نیز درحال مصرف است، رضا هیچ سرپناهی نداشته و هیچکسی را به عنوان حامی ندارد، در حالی که او حتی به سن قانونی هم نرسیده است، باید کسی سرپناه این نوجوان بهبودیافته باشد تا بتواند با حمایت و مراقبت در مسیر درست زندگی حرکت کند.
این پسر ۱۶ ساله که چندین بار در کمپهای ترک اعتیاد بستری شده است، در مقایسهی این مرکز با کمپهای ترک اعتیاد، اظهار کرد: فضای بسیار خوبی در این مرکز حاکم است و از کمپ های ترک اعتیاد نیز از همه لحاظ بهتر است، من در این مرکز علاوه بر ترک اعتیادم، هنرها و حرفههایی نیز آموخته و اکنون نیز در کارگاههای این مرکز مشغول به کار هستم.
وی با تاکید بر اینکه تصمیم گرفتهام هرگز به سمت اعتیاد نروم، بیان کرد: امیدوارم شرایط به گونهای باشد که بتوانم همانند دیگران زندگی کرده و شغلی برای خود پیدا کنم.
برقی، مدیر این مرکز در خصوص اقدامات بعد از بهبودی بیماران این مرکز نیز یادآور شد: ما توافقی با سازمان فنی و حرفهای داریم که بر این اساس بعد از بهبودی بیماران، از این افراد آزمون گرفته و برایشان مدرک صادر میکنیم، همچنین افراد بهبودیافته در هنر یا حرفهای که علاقه دارند آموزش رایگان دیده و حتی مشاورههای شغلی رایگانی نیز دریافت میکنند تا بتواند به کمک آن، مشغول به کار شوند.
رضا، این بهبود یافتهی ۱۶ ساله در خصوص اولین روزهای مصرف خود نیز تشریح کرد: در اولین روزهای مصرف، به طور پنهانی اقدام کردم؛ اما پس از آنکه خانواده نیز از ماجرا باخبر شدند با قضیه کنار آمده و شرایط را قبول کردند.
برقی، مدیر این مرکز در خصوص علل ورود افرادی چون رضا به مسیر اعتیاد، تاکید کرد: در خانواده هایی که پدر مصرف کننده است، برای اینکه در تهیه مواد به مشکل برنخورد، فرزند خود را برای تهیه مواد موردنیاز به خارج از خانه میفرستد که فرزند نیز به مرور در این مسیر قرار میگیرد.
وی با اشاره به شرایط افراد بعد از بهبودی نیز خاطرنشان کرد: بعد از پاکی، بیماران ما به طور کامل پاک شده و هیچ اثری از مواد در جسمشان نمیماند، در این مرکز بهبودیافتگانی داریم که خالصانه و صادقانه به عنوان خدمتکار مانده و به هم درد خود، خدمت میکند، اکنون نیز نمونهی از این افراد در مرکز ما وجود دارد که به مدت قریب به شش سال پاکی دارد، او با تمام وجودش در این مرکز به هم نوعهایش کمک میکند که نام این کار را تنها “ایثار” میتوان گذاشت.
رضای ۱۶ ساله که اکنون به مدت هفت ماه است بهبود یافته و از منجلاب اعتیاد رهایی یافته است، در این خصوص گفت: از مسئولان انتظار داریم که از ما حمایت کرده و بعد از دوران پاکی که دیگر جایی برای ماندن و کاری برای اشتغال نداریم، ما را حمایت کنند تا در مسیر درست زندگی قدم برداریم.
برقی، در ادامه و با اشاره به سن کم رضا خاطرنشان کرد: رضا هنوزم به سن قانونی نرسیده است، از این رو باید مورد حمایت قرار گرفته و مشاورههای لازم برایش ارائه شود. ضرورت دارد در جامعه یک سری برنامهها برای این چنین افراد بهبود یافته داشته باشیم تا دوباره در همان شرایط قبلی قرار نگیرند.
در مرکز ماده ۱۶ فضای مناسبی برای ترک و بازگشت به آغوش جامعه فراهم است
یکی دیگر از بهبودیافتگان نیز که مدیر داخلی این مرکز بوده و نزدیک به شش سال پاکی دارد، در خصوص علل گرایش خود به مصرف مواد، متذکر شد: بنده زمانی که ۱۷ سال داشتم از روی کنجکاوی به این مسیر افتادم و اکنون نیز که پاک شدهام بیش از ۳۰ سال سن دارم، به خاطر تفریح مصرف کردم و هرگز نمی دانستم که بعداً معتاد شده و زندگیام تخت تأثیر قرار میگیرد.
وی با تاکید بر اینکه سیگار واقعا دروازهی ورود به اعتیاد است، تشریح کرد: من در ابتدا سیگار کشیده و سپس با مشروب، حشیش، تریاک، کریستال و هروئین در مسیر اعتیاد قرار گرفتم و شیشه آخرین مادهای بود که در این مسیر ناگوار مصرف آن را تجربه کردم.
وی با اشاره به اینکه، هم نشینی با رفیق ناباب عامل اصلی ورود من به اعتیاد بود، یادآور شد: بنده در دوران جوانی دوستان مناسبی نداشتم و این موضوع اصلی ترین عامل ورودم به مسیر اعتیاد شد و همچنین نبود محلی مناسب برای تخیله انرژی عامل دیگری بود که مرا به فضاهای خراب کشاند؛ چرا که جوان سرشار از انرژی بوده و همواره درصدد تخلیه آن است.
این بیمار بهبود یافته در خصوص تاثیر فضای نامناسب محیط بر اعتیاد جوانان، اظهار کرد: در جامعهای اگر جوانان به باشگاه ورزشی بروند در نتیجه با چند رفیق ورزشکار دوست شده و بالعکس اگر به پارک و فضاهای آسیبزا بروند با افراد تخریبگر و ناباب رفیق شده و به سمت مسیرهای ناگواری خواهند رفت، ما نیز در اثر همین همنشینی و قرارگیری در محیطهای خراب با مواد مخدر آشنا شده و به تدریج نیز این مسیر را ادامه دادیم.
وی با بیان اینکه قریب به شش سال مصرف کننده بودم، خاطرنشان کرد: خانوادهی من تا الان اعتیادم را به روی من نیاوردهاند؛ تاکنون سه بار با دستور قضایی در کمپهای ترک اعتیاد بستری شدم و بار آخر نیز تصمیم خود را گرفته و بر اعتیاد فایق آمدم.
وی در مقایسه کمپهای ترک اعتیاد با مرکز ماده ۱۶ تبریز نیز بیان کرد: ترک اعتیاد در کمپها با ترک اعتیاد در مرکز ماده ۱۶ بسیار متفاوت است، غذاها، امکانات و روشهای درمان در ماده ۱۶ تفاوت عمدهای با کمپهای ترک اعتیاد دارد، در کمپهای ترک اعتیاد هرگز ارتباطی با کسی نداشتیم و در واقع همانند زندان بود؛ اما اینجا فضای مناسبی برای ترک و بازگشت به آغوش جامعه فراهم است.
وی با بیان اینکه بعد از بهبودی نتوانستهام کاری فراهم کنم و هنوز بیکار هستم، گفت: امید است که بتوانم شغلی مناسب فراهم کرده و در مسیر درست کنار خانوادهام زندگی بگذرانم.
وی در خصوص وضعیت زندگی خود در دوران اعتیاد بیان کرد: شرایط بسیار بدی در زندگی من حاکم بود و از خانوادهام شرم داشتم، پدر و برادرم نیز همواره در این راستا ابراز نارضایتی میکردند؛ اما اکنون شرایط در خانوادهام تغییر یافته و آنان بسیار خوشحال هستند.
وی با اشاره به مصرف موادی چون گل در بین جوانان امروزی، یادآور شد: متاسفانه طبق مشاهداتی که داشتیم، مصرف این ماده در بین جوانان بسیار افزایش یافته و در حقیقت برخلاف فکر برخی از جوانان امروزی، مصرف گل اعتیاد آور بوده و دقیقاً همانند دیگر مواد مخدر است.
این معتاد بهبود یافته گفت: هرگز از عواقب مصرف مواد مخدر اطلاعی نداشتم، روزی که برای اولین بار مواد مخدر مصرف کرد، دوستم نشسته بود و مصرف میکرد، از او پرسیدم چه چیزی مصرف می کنی؟ گفت که این مواد را میکشم تا بگو بخند کنم، من نیز شاهد بودم که چگونه بعد از مصرف میخندید و شادی میکرد، به تبع همین همنشینیها، من نیز کنجکاو شدم و بدون اطلاع از عوارض آن، مصرف کردم و خندیدم و خندیدم تا اینکه روزی فهمیدم که معتاد شدم، دیگر نمیخندیدم…!
وی با تاکید بر اینکه باور اینکه معتادم، خیلی سخت بود، تشریح کرد: دو سال بعد از مصرف بود، کاملاً واقف شدم یک معتاد تمام عیار شدهام، بر این باور بودم که هر موقع اراده کنم، میتوانم مصرف مواد را کنار بگذارم، اما واقعیت اینگونه نبود، نمی توانستم، نمیشد، در منجلابی سخت گرفتار شده بودم.
وی با تاکید بر اینکه از دوران کودکی مشغول به کار بوده و میتوانستم خرج موادم را دربیاورم، تشریح کرد: همه کار میکردم و هرگز بیکار نبودم، پنج ساله بودم که در کارخانه پشمک سازی کار میکردم پس از آن نیز به کارهایی از جمله سقف کاذب، کامپوزیت و… مشغول بودهام از این رو هیچگاه در تهیه مواد مشکل مالی نداشتم.
وی با اشاره به اینکه دیگر هرگز به سمت نمیروم، گفت: در دوران پاکی با همان دوستان مصرف کنندهام برخورد داشتهام؛ اما دوباره به آن سمت نرفتهام، ولی به طور کلی دوستان ناباب خود را کنار گذاشتهام؛ چرا که هر قدر هم که نخواهی بازهم تاثیر میگذارد، از این رو باید شرایط دوران مصرف را به کلی ترک کرد.
وی با تاکید بر اینکه افراد معتاد، لذت طلب بوده و در اصل به خاطر همین ویژگی وارد مسیر اعتیاد میشوند، بیان کرد: در ذهن چنین افرادی همواره لذتها و شادیها نقش میبندد و دقایق و لحظات بد از ذهن فراموش میشوند، از این رو باید از دوستان و فضای قبلی که طرف را به سمت اعتیاد متمایل میکند، به شدت دوری کرد.
این بهبود یافته با اشاره به وضعیت خود در زمان مصرف نیز گفت: در زمان مصرف اولیه، احساس سرخوشی می کردم اما بعد از آن، صرفاً برای رفع درد فیزیکی مصرف میکردم، اعتیاد به گونهای است که انسان را به سمت انزوا میکشاند.
وی ادامه داد: در زمان اعتیادم، وقتی فرزندان و نوزادان آشنایانمان به سمت من میآمدند، پدر و مادرشان هراس کرده و واکنش نشان میدادند، از این نگاهها خسته شده بودم… البته اکنون نیز تفاوت چندانی نکرده و وقتی میفهمند بهبود یافتهام، به همان دید معتاد نگاهم میکنند و زیاد هم اصرار کنیم میگویند، «از کجا معلوم دوباره به همان مسیر بازنگردی!» ما هم سریع نارحت می شویم و روحمان بسیار شکننده است.
وی با تاکید بر اینکه، اعتیاد زندگی را به تباهی میکشاند، تاکید کرد: توصیه من به افراد اسیر در منجلاب اعتیاد این است که صبر کنند و به آینده امید داشته باشند و تنها از یک بعد به آن نگاه نکنند؛ چرا که با تلاش و اراده هرکاری ممکن است، از مسئولان نیز در خواست داریم به گفتههایشان عمل کنند.
به اندازهی یک وجب هم مکانی برای زندگی ندارم
مهدی، دیگر بهبود یافتهای است که در گفتوگو با ایسنا، در خصوص بهبودیافتگیاش اظهار کرد: اول با لطف خدا و بعد با تلاش خودم و کمک آقای برقی که رئیس این مرکز است، توانستم از اعتیاد که زندگی را نابود میکند، رهایی یابم، اگر مدیر این مرکز نبود من در بیرون هیچ جا و مکانی نداشتم، در سایه خداوند و این مرد مهربان بسیار راحتم، در زمان مصرف بسیار عذاب کشیدم، داشتههای فراوان داشتم که در جریان اعتیاد همه را از دست دادم و در نهایت نیز به این مکان آمده و از نو متولد شدم.
وی با اشاره به اینکه اعتیاد بلایی خانمان سوز است، یادآور شد: در نتیجهی اعتیاد، زن و فرزندم و تمام داراییام از دستم رفت، به کمپهای ترک اعتیاد بسیاری رفتم و بعد از طی دوره نیز خانواده مبلغی را میداده و به خانه باز میگرداندنم، اما آمدن همسرم برای ترخیص نیز تنها برای مقاطعی بود، در آخر به گونه ای شد که گفت «میخواهم دیگر ادامه ندهم» من نیز گفتم حق دارید و اینگونه شد که طلاق گرفتیم.
وی اضافه کرد: هشت ماه است که در این مرکز هستم، دورهی درمانیام تمام شده و بهبود یافته ام، اکنون ۴۳ سال داشته و از سال ۷۲ نیز مواد مصرف میکردم.
وی با اشاره به اینکه مصرف خود را از حشیش شروع کردم، بیان کرد: میکشیدم تا درک نکنم روزگار چگونه می گذرد، مصرف میکردم تا خستگی را درک نکنم و از دردهای روزگار رهایی یابم، اولین بار با دوستم به این مسیر افتادم.
این بهبودیافته با تاکید بر اینکه هرگز فکر نمیکردم مثل دیگر معتادان شوم یادآور شد: میدیدم که عواقب معتادان چگونه است و کارتنخوابیها و سختی زندگیشان را مشاهده میکردم؛ اما میگفتم که هرگز مثل آنان نمیشوم، آنان بلد نیستند که چگونه مصرف کنند؛ درنهایت به سرنوشتی بدتر از سرنوشت آنان دچار شدم و فهمیدم هر قدر هم که قوی باشی بازهم اعتیاد زندگیات را به انزوا کشانده و در منجلاب خویش غرق می کند.
وی افزود: بعداً که همسرم فهمید من مواد مخدر مصرف میکنم، میگفت ترک کن! من نیز تاب این حرفها را نداشته و از خانه قهر کرده و به محل کار میرفتم. مهدی با اشاره به اینکه قریب به ۲۰ بار در کمپ های ترک اعتیاد بستری شدم، گفت: فکر می کردم که همیشه به دنبال من خواهند آمد، اما آنگونه نبود و همسرم از من برید؛ از کمپهای ترک اعتیاد خارج میشدم بدون اینکه نیت ترک داشته باشم، اما اینجا تصمیم جدی گرفتهام و دیگر هرگز پا در مسیر اعتیاد نخواهم گذاشت.
برقی، مدیر مرکز ماده ۱۶ تبریز در ادامه یادآور شد: ترک اعتیاد، انواع مختلفی دارد، وقتی که فرد واقعا تصمیم به ترک گرفته باشد، میتواند ترک کند، در برخی از موارد فرد فقط سم زدایی جسمی شده و بدون اینکه نیت و تصمیم ترک داشته باشد از محل ترک اعتیاد خارج میشود؛ در حالی که سم زدایی جسمی و روحی باید باهم شکل بگیرد تا فرد واقعاً اعتیاد را کنار بگذارد.
مهدی در خصوص تاثیر سوء اعتیاد در زندگیاش، ادامه داد: اکنون هیچ چیزی ندارم، چرا که بارها به خانوادهام دروغ گفتم و دیگر آنان از من بریدند، اما در دوران اعتیاد هرگز جلوی خانوادهام مصرف نمیکردم بلکه در جاهای خلوت اقدام به اینکار میکردم.
وی اضافه کرد: زمانی که همسرم طلاق گرفت، دیگر خانهای نداشتم و تنها یک پیکان وانت داشتم که در آن زندگی میکردم، پلاکش هم ایران ۱۸ بود و در میدان تره بار و پلیس راه میخوابیدم تا شک نکنند و خیال کنند که من مسافرم.
وی بیان کرد: در این زمان هروئین مصرف می کردم و در کف ماشین کارتنی را پهن کرده و شبها نیز بر روی آن میخوابیدم، بعضی شبها برف و باران میبارید و هوا خیلی سرد میشد، خلاصه سختیهای فراوانی کشیدم، بعدها که دیدم ماشین خرج در میآورد آن را به قیمت بسیار پایین فروختم و به خانهی دوست پیرم رفتم و به همراه او چندین روز ماندم و تمام پول ماشین راهم صرفا خرج مواد مخدر کردیم!
این بهبودیافته گفت: در آخرین مرحله نیز چون عدهای ما را لو داده بودند، به همراه دوستم در همان خانه دستگیر شدیم و به اینجا آمدیم، البته قبل از دستگیر شدن، به فکر ترک کردن بودم، اما با آمدن به این مرکز و در زیر سایه الطاف عوامل این مرکز اعتیاد را ترک کردم.
وی با اشاره به اینکه مرکز ماده ۱۶ برای ترک اعتیاد مکانی بسیار مناسب است، گفت: بهترین غذاها و بهترین امکانات در این مکان موجود است، مهربانی و اعتماد چیزی است که این مرکز به من هدیه داد، اگر امروز از این جا خارج شوم حتی یک وجب جا برای زندگی کردن ندارم.
وی تاکید کرد: اکنون در کارگاههای این مرکز مشغول به کار بوده و ماشین نقاشی میکنم، اما برای اشتغال در جامعه و در بیرون این مرکز سرمایهای ندارم.
وی با اشاره به تلاش عوامل خدمت رسان جامعه، تاکید کرد: از مسئولان انتظار دارم که افراد بهبودیافتهای همانند من را به کلینیک خودرو یا کارخانه ها معرفی کنند تا بتوانیم کار کرده و زندگی خود را از نو بسازیم.
برقی، مدیر مرکز ماده ۱۶ تبریز در ادامه تاکید کرد: باید در جامعه شرایط فراهم شود تا تمامی بخشها دست به دست هم داده و شرایط زندگی و کار را برای افراد بهبودیافته فراهم کنند، یکی از مددجویان ما نیز در پی کارهای آقا مهدی است تا دوباره زندگی این فرد بهبودیافته را بهم متصل کند.
اعتیاد زندگی مرا نابود کرد…!
مهدی (بهبود یافته دیگر) در اثر همنشینی با دوستان ناباب، پا در مسیر اعتیاد گذاشته است، او در این خصوص گفت: وضعیت مالی بسیار خوبی داشتیم و تقریبا مرفه بودم و مدرک کارشناسی از دانشگاه آزاد دارم و در اثر هم نشینی با دوستان ناباب در این مسیر گرفتار شدم، ابتدا شیشه مصرف میکردم اما بعدها مصرف خود را به مرفین تغییر دادن، اکنون دو ماه است که اینجا هستم، اینبار تصمیم دارم که دیگر به سمت اعتیاد نروم؛ چرا که در این خصوص بسیار احساس شرمساری میکنم.
وی با بیان اینکه متولد سال ۶۴ هستم، یادآور شد: با دوستانم وارد این مسیر شدم و روز ازدواج نیز پدر نامزدم دید که مواد مصرف میکنم، در نتیجه رابطه را قطع کرد، اعتیاد زندگی مرا نابود کرد و سوء زن و پرخاشگری از جملهی عوارض مصرف آن بود که من بارها در زندگی شاهد این رفتارها بودم.
وی اضافه کرد: اکنون حالم خوب است و کارهایی که در گذشته انجام میدادم، برای من بسیار شرمآور است و همواره خانوادهام به خاطر من سرزنش میشدند.
این بهبود یافته با اشاره به اینکه، ورود به اعتیاد هیچ ربطی به سواد انسان ندارد، گفت: فکر میکردم شیشه اعتیاد آور نیست، با دوستانم وارد این مسیر شده و به صورت گروهی در خانه مجردی اقدام به مصرف میکردیم، چرا که من بعد از فوت پدرم خانه مجردی گرفته بودم.
وی ادامه داد: بعد از فوت پدرم، پول فراوانی به دستم رسید و از خانواده و دوستان دانشگاهیام جدا شدم و به تهران رفته و خانهای مجردی گرفتم، این بود که با دوستان ناباب همنشین شده و مسیر آنان را در پیش گرفتم.
وی با تاکید بر اینکه اگر با دوستان دانشگاهیام همنشین میشدم، اکنون همانند آنها زندگی آرامی داشتم، تاکید کرد: آنان الان زندگی راحتی دارند اما من زندگی پرتلاطمی را پشت سر گذاشته و نتوانستم از زندگی و فرصتهایم بهرهمند شوم.
وی در مقایسهی کمپهای ترک اعتیاد با مرکز ماده ۱۶ تبریز، یادآور شد: در کمپ های ترک اعتیاد زیاد بستری شدم اما این جا مثل آن کمپها نیست، در مرکز ماده ۱۶ اذیت نشده و کسی حتی جسارت و بی ادبی نمیکند، همه با احترام و با ادب با بیماران برخورد کرده و شرایط بسیار خوبی برای ترک در این مکان فراهم است، حتی برای ایجاد تنوع و نشاط بیماران این مرکز را به استخر و ورزش هم میبرند.
مهدی با بیان اینکه بعد از خروج از این مرکز هرگز به سمت اعتیاد پیش نخواهم رفت، تشریح کرد: من اعتیاد را اول با شیشه شروع کردم، بعد با مرفین آن هم به واسطه تبلیغ یکی از دوستانم آشنا شدم، در حالی که به این ماده نیز اعتیاد پیدا کردم، این مسیر را از اوخر دانشگاه شروع کرده و بلافاصله نیز دوستان دانشگاهیام قطع ارتباط کردم.
در جریان همنشینی با دوستانم، به سمت مصرف مواد مخدر کشیده شدم
احمد نیز یکی دیگر از بهبودیافتگان مرکز ماده ۱۶ است، او در گفتوگو با ایسنا، در خصوص علل گرایش خود به سمت موادمخدر، بیان کرد: در کودکی بسیار بازیگوش بودم و علاقهی شدیدی به کار کردن داشتم، از این رو در ۱۱ سالگی ترک تحصیل کرده و نزد صافکار در نزدیکی خانه مشغول به کار شدم، در جریان کار فهمیدم که مرا در بازهی زمانی خاصی از ظهر از مغازه بیرون میفرستند، بعداً فهمیدم که در این بازهی زمانی موادمخدر مصرف می کنند، در نتیجه این موضوع را به خانوادهام اطلاع دادم و گفتم که راضی به کار در آن فضا نیستم، اما آنها گفتند تو کارت را بکن و کاری به کار آنها ندشته باش!
وی یادآور شد: به تدریج به این موضوع عادت کرده و من نیز در جریان همنشینی با آنان کنجکاو شدم و یکبار مصرف کرده و به تدریج نیز اعتیاد پیدا کردم.
این بهبود یافته با اشاره به اینکه، متولد سال ۵۹ بوده و از ۱۲ سالگی وارد مسیر اعتیاد شدم، خاطرنشان کرد: در سال ۸۲ پدرم فوت کرد و من نیز در آن زمان شیشه مصرف میکردم و به کار کابینت سازی مشغول بوده و کارگاه کوچکی داشتم، خوب میدانستم که آخرین روزهای عمر پدرم در حال گذر است؛ اما مصرف مواد این اجازه و توان را از من گرفته بود تا به دیدار پدرم بروم، در این زمان بود که خانواده از اعتیادم مطلع شدند.
وی تاکید کرد: بعد از فوت پدرم، خانوادهام مرا به کمپ ترک اعتیاد برده و بستریام کردند، ۱۷ ماه در آنجا ماندم و دوباره بعد از خارج شدن، مصرفم را ادامه داده و تنها مرفین مصرف میکردم.
احمد یادآور شد: شش ماه است که اینجا حضور دارم، اکنون بعد از طی دورهی درمانی و حصول بهبودی، کارگاه صنایع دستی راه انداخته و ۱۰ الی ۱۵ نفر نیز کارگر دارم و به ۳۰ نفر نیز آموزش میدهم.
وی با تاکید بر اینکه، فرد معتاد خانوادهاش را بسیار اذیت کرده و زندگیاش را با دستان خودش نابود میکند، یادآور شد: در این مرکز تصمیم گرفتهام که دیگر این مسیر خانمان سوز را کنار بگذارم، تاکنون نیز ناامید زندگی میکردم اما اکنون امیدی تازه یافتهام.
برقی، مدیر مرکز ماده ۱۶ در ادامه گفت: برخی از بهبودیافتگان طبق علاقه خود در مرکز میمانند، ما نیز در این مرکز قوانینی را داریم و به آن پایبند هستیم، از این رو برای خدمتکاران که بیماران بهبودیافته هستند، هفتهای یکبار مرخصی گرفته و بعد از بازگشت نیز دوباره آزمایش و تست میگیریم، اما برای افرادی که در حال طی کردن مراحل درمان هستند، مرخصی نمیدهیم.
امیر عطا، دیگر بهبودیافتهی این مرکز که طبق تعاریف اطرافیانش، روحیهای کاملاً لطیف دارد و دو برادر هستند که هر دو نیز مصرف کننده بودند، خانوادهشان از وضعیت اقتصادی خوب برخوردار بوده است.
امیرعطا نامزد خود را بسیار دوست میداشت که در پی جواب رد او نیز اقدام به خودکشی کرده و پاهایش را در این راستا از دست داده است، او از سلامتی کامل برخوردار نیست و اکنون بعد از طی دورههای درمانی مختلف می تواند راه برود، علیرغم اینکه همسر سابقش اهمیتی به وی نمیدهد اما امیرعطا هنوز هم هوای او را در سرپرورانده و عمده دلیل یکبار ترک ناموفق او نیز در نتیجهی همین علاقه بوده است.
وی در خصوص علل گرایش خود به سمت موادمخدر بیان کرد: بی تفاوتی همسر سابقم باعث شده بود تا با زن دیگری ارتباط برقرار کرده و از طریق همین زن نیز به اعتیاد ورود پیدا کنم، ۲۰ سال سن دارم و یکسال است که مصرف کننده بودهام.
وی ادامه داد: با زن مورد علاقهام، سه سال نامزد بودیم اما او هیچ اهمیتی به من نداده و از من دوری میکرد، زمانی که به دانشگاه رفت بیتفاوتیاش نسبت به من بیشتر شد، در نتیجه من با زن دیگری رفاقت کرده و به خاطرش به زندان افتاده و دیه دادم و همین زن مرا به سمت اعتیاد کشاند و خانه خرابم کرد.
وی با اشاره به اینکه در رفاه زندگی میکردم، بیان کرد: پدرم اخلاقی داشت که بیشتر از پنج هزار تومان پول توجیبی برایمان نمیداد؛ اما من خودم به هر طریق ممکن پول تهیه میکردم؛ در زندان با افراد زیادی آشنا شدم، روزهایی بود که دعا میکنم خداوند به هیچکس نشان ندهد، در زندان رفیق پیدا کردم و بیشتر مواد مصرفی خود را به طور رایگان مصرف میکردم.
وی با نگاهی بغضآلود که گویی خاطرات گذشتهاش در نگاهش جمع شده باشند، گفت: سلامتی و زندگی ام را از دست دادم و رسوای روزگار شدم، زنی که با او دوستی کردم مرا به این مسیر کشاند!
امیرعطا اشاره کرد: از مهر ماه سال گذشته در این مرکز بستری هستم.
برقی، مدیر این مرکز در ادامه تأکید کرد: امیرعطا اوایل ورودش به این مرکز، شرایط نامناسبی داشت و فرآیند درمانی نیز مناسب با وضعیت وی نبود، اما اکنون روشی را در پیش گرفتهایم که احساس میکنم، جواب خوبی میدهد.
بر اساس آنچه گفته شد، چقدر خداپسندانه بود اگر نگاه معتدمانه خویش را بر پیکر دوباره جان یافتهی این چنین افرادی جاری ساخته و فرصت دوباره از نو ساختن را برایشان فراهم کنیم؛ امید است با تلاش مردم و همچنین همت مسئولان، دیگر انسانی در منجلاب اعتیاد گرفتار نشده و اگر هم چنین شد بتواند با اتکا به وجود انسانهای مهربان، تولدی دوباره بیایبد!
گزارش از مهری هاشمزاده خبرنگار ایسنا

ايميل: news@.ir | شماره پيامک:000 |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
- افزایش حقوق با سبد معیشتی همخوانی ندارد
- عضویت کشورمان در اتحادیه اوراسیا تحقق نقش منطقه ای ارس را هموار کرد
- ۶۰ واحد گردشگری آذربایجان شرقی تذکر گرفتند
- آموزش و پرورش سکوت می کند، مدارس دولتی همچنان «کمک» اجباری می گیرند
- استانداردسازی تأسیسات گردشگری کارویژه آذربایجانشرقی برای نوروز
- دریاچه ارومیه؛ نبردی ناتمام میان حیات و خشکی
- پروین اعتصامی، بانوی شعر و حکمت بود
- ۲۸ دستگاه آذربایجان شرقی برای رزمایش نوروزی آماده میشوند
- وسعت دریاچه ارومیه به یک هزار و ۱۴۰ کیلومتر مربع رسید
- جزییات مبالغ افزایش دستمزد/ دریافتی کارگران متاهل با دو فرزند به ۱۶۳ میلیون ریال رسید
- نوسازی شرکت ماشین سازی موضوع محوری جمعه کاری استاندار آذربایجان شرقی
- وضعیت کنونی شهر با شأن مردم فاصله دارد/ جهشهای قابل توجه در حوزههای ورزش و آموزش
- با مشارکت شرکت نوآوران مس انجام گرفت؛
- محاصره ۹۰ هزار حلقه چاه در داخل حوضه دریاچه ارومیه برای نرسیدن آب
- مطالب طنز حمید آرش آزاد به مناسبت عید نوروز
- افزایش ۱۷۷ درصدی بودجه نوسازی مدارس در بودجه ۱۴۰۴
- استاندار آذربایجان شرقی: حوزه گردشگری برنامه بلند پروازانه را برنمیتابد
- نعمتالله پایان، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانشرقی شد
- پایش و نظارت بر ۱۳۰۰ واحد گردشگری فعال آذربایجانشرقی
- ۳ محور جدید برای معرفی ظرفیتهای تبریز در سطح ملی و بین المللی
- بازی باخت-باخت کارفرمایان و کارگران در شورای عالی کار/ با مزد ناکافی کارخانجات بازهم از کارگر خالی خواهد شد
- انحراف به چپ در صدر علل تصادفات در آذربایجان شرقی
- اجرای سه هزار و ۳۰۵ واحد نهضت ملی مسکن به همت بنیاد مسکن آذربایجانشرقی
- چاله حرارتی بالای دریاچه ارومیه؛ مقصر اصلی کاهش بارندگی
- حداقل مزد کارگران یک گام به تصویب نزدیک شد
- شعر طنز حمید آرش آزاد : درختکاری!
- تداوم جریان مقاومت با تحلیل و درک صحیح وقایع در عرصه بین الملل
- تشریح چرایی عدم تصویب تدریس زبانهای اقوام ایرانی در مجلس
- میزبانی آذربایجانشرقی از ۹۵ هزار گردشگر خارجی
- ۱۷۶ داوطلب انتخابات میان دوره ای مجلس در حوزه انتخابیه تبریز تایید صلاحیت شدند