کانال گردان کمیل عجب جایی است، اینجا همان جایی است که ابراهیم هادی برای حفظ صلابت و استقامت هر کاری توانست، کرد.

به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، آری ابراهیم بود که بت دشمن بعث را شکست و به تنهایی کانال را حفظ کرد تا دشمن خیال دیگری به سر نزند، تا دشمن بداند «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن اللَّه»؛ کم هم که باشید، با داشتن آن جنبه‌ معنوی، زیادها را در مقابل خودتان مجبور به هزیمت می‌کنید، همان جایی که با صدای رسای علمدار گردان، هنوز هم صدای اذان او شنیده می شود.

جایی است که زائران عهد دوستی می بندند

جایی است که زائران حاجت روا می شوند

یکی از زائران می گفت از بابت دخترم نگران بودم تا شنیدم شهدا وفای به عهدشان اینجا عالی است، با آن ها عهد بستم که دخترم در راه انقلاب حفظ و عاقبت بخیر شود، آخر تهران جای ۷۰ ملت است، تا رسیدیم به تهران همه چیز درست شد، آنجا فهمیدم که هر چه کردند شهدا کردند، امسال هم آمدیم تا به عهد خود وفا کنیم.

آری اینجا همان جایی است که شهدا سرشان رفت ولی عهدشان نرفت، اینجا همان جایی است که آخرین بازمانده گردان کمیل پشت بی‌سیم در آخرین جملاتش گفت: «آب نیست، غذا نیست، مهماتمان تمام شده، تانک‌ها داخل کانال شدند، به همه تیر خلاص زدند، من باید بروم، سلام ما را به امام برسانید».

و ابراهیم همت از پشت بی سیم چشمان قشنگش بارانی شد.

آری کانال کمیل همان جایی است که اگر دلداده باشی تو را برای خود خالص می کنند آخر اینجا طلای ناب می سازند، ناب نابت می کنند.

دیروز آقای ادیبی می گفت اینجا رزمندگان قد خم نکردند تا نشان دهند در شرایط سخت هم قد، خمیده نمی شود،

اینجا همان جایی است که علمدار گردان با اقتدا به مولا ابوالفضل(ع) تا آخرین نفس و آخرین رمق ایستاد.

آری شما از جان توان گذاشتید و تا نفس آخر خم نشدید.

شعر ترکی یادم آمد که با شما عهد ببندم

نقدر جیسمیده جان وار،

نقدر قولدا تاوان وار،

نقدر داماردا قان وار،

داها چیخماز یادیمزدان

تا به تن جان هست، تا به بازو توان هست، تا به رگ خون هست، دیگر نمی رود از یادمان.

وحید غلامی