• درباره ما
  • تماس با ما
  • ارسال خبر
  • فید خوان
    • خانه
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • طنز
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : چهارشنبه 24 اسفند 1401 | کد خبر : 32036
  • خاطرات حمید آرش آزاد؛ عکس برای تصدیق ششم ابتدایی

    آن سال باید امتحان «نهایی» می‌دادیم و برای این امتحان، احتیاج به «جواز» داشتیم. در صورت قبول شدن هم، تصدیق ششم را می‌دادند و جواز و تصدیق هم احتیاج به عکس داشتند.

    همراه پدر به «ارمنی عکاس» در ابتدای خیابان فردوسی رفتیم. کت و شلوار طوسی دوخته شده از پارچه‌ی «قازروننی» ـ کازرونی ـ به تن داشتم و یقه‌ی سفید هم به آن دوخته شده بود.

    بعدازظهر بود که به عکاسی رفتیم. نورافکن و سایر لوازم برقی را نداشت و باید در حیاط و در زیر روشنایی آفتاب عکس می‌گرفت. من را روی چهارپایه‌ای، پشت به دیوار نشاند. روی دیوار هم پارچه‌ی سفید رنگی نصب شده بود.

    اولین باری بود که عکس می‌گرفتم. مرد «ارمنی» به زور یادم داد که درست بنشینم، پشتم را قوز ندهم و به عدسی دوربین نگاه بکنم. باید بیشتر از پنج دقیقه به همین حالت می‌نشستم.

    روی دیوار دیگر حیاط، یک منظره‌ی خیلی زیبا زده بودند. بعد از گرفتن عکس من، پدر هوس کرد که یک عکس دو نفری هم بگیریم. پشت به آن منظره ایستادیم، عکاس یک شاخه گل گاغذی به دستم داد که گلبرگ‌های قرمز و برگ‌های سبز رنگ داشت، با دست راستم گل را روی سینه‌ام گرفتم و خبردار ایستادم. پدر هم دست راستش را روی شانه‌ام گذاشت.

    عکاس گفت که یک ساعت بعد برگردیم و عکس‌ها را تحویل بگیریم. به این جور عکس‌ها «عکس فوری» می‌گفتند. ناچار به قهوه‌خانه رفتیم. برای من چایی کوچک آوردند. پدر هم چایی نوشید و دو «باش» قلیان دود کرد.

    فردا، شش قطعه عکس‌های سه در چهار را به مدرسه بردم، ولی آقای «بابکان» ـ مدیر مدرسه ـ قبول نکرد و گفت که باید عکس «برقی» بگیریم.

    باز هم به خیابان رفتیم و این‌بار، بعد از پرس و جو، عکاسخانه‌ای با تابلوی «برق» را پیدا کردیم و عکس گرفتیم. قیمت این عکس‌ها گران‌تر از عکس‌های «فوری» بود و به همین دلیل، پدر از دست من دلخور شد.

    ای کاش مسأله تنها با دلخوری پدر حل می‌شد. روز بعدش، عکس‌ها را به کوچه بردم و به بچه‌ها نشان دادم. بچه‌هایی که هیچ امیدی به گرفته شدن عکس از خودشان نداشتند و به همین دلیل، حسودی‌ام را می‌کردند، خیلی تلاش کردم کوتاه بیایم. ولی بالاخره با «دلی قادر» و «حسن» دعوا کردیم. یکی از عکس‌ها پاره شد. اما در این میان، سر «دلی قادر» را با سنگ شکاندم و پیشانی حسن هم حسابی ورم کرد. خودم هم به سرعت دویدم که کتک بیشتری نخورم.

    Print Friendly, PDF & Email


  • برجسب :
  • ايميل: news@.ir شماره پيامک:000 اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب
    نظرات کاربران در "خاطرات حمید آرش آزاد؛ عکس برای تصدیق ششم ابتدایی"

    نظرات

    برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

    آخرین اخبار
    • دادگستری آذربایجان شرقی مشکلات ۲۴۵ واحد تولیدی را رفع کرد
    • استاندار آذربایجان شرقی: نیروهای هلال احمر در کاهش تلفات حوادث نقش مهمی دارند
    • کاهش هزینه‌های عمرانی با نصب تابلو روزشمار
    • افزایش ابتلا به کرونا در آذربایجان شرقی
    • چهار هزار و ۳۵۰ مورد تغییر کاربری غیرمجاز اراضی کشاورزی در آذربایجان شرقی شناسایی شد
    • افزایش ۳۱ درصدی بازدید از اماکن تاریخی آذربایجان شرقی
    • برداشت محصول بیشتر در سطح زیرکشت کمتر بازدهی تولیدات کشاورزی را افزایش می دهد
    • افزایش ۴۰ درصدی کرایه بلیط ناوگان اتوبوسرانی کلانشهر تبریز
    • دستگیری سارقان حرفه‌ای اماکن خصوصی در مراغه
    • تورم را با رشد تولید در بخش کشاورزی می توان کنترل کرد
    • تلفات حوادث جاده ای در آذربایجان شرقی ۵۵ درصد کاهش یافت
    • خانه‌های تاریخی تبریز، راویان زندگی گذشتگان
    • سندروم داون قبل از تولد نوزاد قابل تشخیص است
    • بازار تاریخی تبریز آماده پذیرایی از میهمانان نوروزی
    • به مناسبت مهمانی افطار در منزل یکی از اقوام
    • خاطرات حمید آرش آزاد؛یک دوست اهل هیأت‌های حسینی
    • توصیه‌های بهداشتی در سفر/ چگونه سالم به مقصد برسیم؟
    • ارسباران نگین سبز آذربایجان
    • سرمایه گذاری ۴۳۲ میلیارد تومانی برای ساخت مراکز اقامتی و گردشگری در آذربایجان شرقی
    • آذربایجان شرقی در سالی که گذشت
    • روستای صخره ای کندوان از عجایب طبیعت آذربایجان شرقی
    • اجرای ۱۲ ابر پروژه با سرمایه‌گذاری خارجی در آذربایجان‌شرقی
    • روایت تمدن و پیشینه تاریخی تبریز از زبان موزه‌ها
    • قیمت هر کیلوگرم زولبیا و بامیه در آذربایجان شرقی ۱۱۵ هزار تومان مصوب شد
    • ۶ هزار مسافر نوروزی در آذربایجان شرقی به پویش بهبود رفتارهای ترافیکی پیوستند
    • کاهش ۷۸ درصدی تلفات جاده ای در آذربایجان‌شرقی
    • شتاب در تغییر برای رفع بحران آب
    • بحران موجود در حوزه آب بحران مصرف است
    • خاطرات حمید آرش آزاد   ؛ روزنامه‌ی دیواری در مدرسه
    • لیقوان پایتخت پنیر ایران
      • خانه
      • اجتماعی
      • سیاسی
      • فرهنگی
      • ورزشی
      • طنز