• درباره ما
  • تماس با ما
  • ارسال خبر
  • فید خوان
    • خانه
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • طنز
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : شنبه 27 اسفند 1401 | کد خبر : 32080
  • خاطرات حمید آرش آزاد؛    هواپیما در آن سال‌ها

    آن وقت‌ها، روزی فقط یک هواپیما از تهران به تبریز می‌آمد که اهالی محله‌ی ما آن را «ساعت دورد طیاره‌سی» می‌گفتند و چون بسیاری از مردم ساعت نداشتند،‌ با پیدا شدن سر و کله‌ی آن هواپیما می‌فهمیدند که ساعت چهار بعدازظهر است. البته کسی فکر نمی‌کرد که هواپیما هم ممکن است تأخیر داشته باشد.

    چند نفر پیرمرد که در دوران جوانی به آن سوی ارس رفته و عملگی کرده بودند و یا «مهاجر» نامیده می‌شدند، هواپیما را «اگری (آیری) پالان» می‌نامیدند. عده‌ای هم به آن «بالون» می‌گفتند. ولی نام در میان اکثریت «طیاره» بود.

    در مورد «بالون» یا «طیاره» در میان عوام نیز ترانه‌های عامیانه‌ای ساخته شده بود که بیشتر بچه‌های قالی‌باف آن‌ها را می‌خواندند. ترانه‌هایی از قبیل:

    گوی‌ده بالونون پنجره‌سی وار

    جوت دولانماغین منظره‌سی وار

    بیر جوت… شدن اوچ آی جلسی وار

    گل منی آپار، بالا سروان

    ائویمیزه یئتیر، سنه قوربان

    و یا:

    گوی‌ده بالون یان وئریر

    تهرانی نشان وئریر

    بو ایامین قیزلاری

    اوغلان دئییر، جان وئریر

    و چیزهایی از این قبیل.

    پسربچه‌ی هشت ساله‌ای به نام «ابراهیم» هر زمان که طیاره را می‌دید، می‌گفت: «این‌ها را در خارجه پسرهای هم‌سن و سال من می‌سازند.»

    یک‌بار که دلیل ادعایش را پرسیدیم، گفت که پدرش همیشه در خانه می‌گوید که در خارجه پسرهای هفت ـ هشت ساله طیاره می‌سازند و در کشور ما، انگلیسی‌ها و شاه پهلوی‌ها نمی‌گذارند که علم و صنعت پیشرفت بکند و همه را عوام نگاه می‌دارند.

    در آن سال‌ها، اکثریت مردم بی‌سواد بودند و کم‌تر کسی روزنامه می‌خواند. رادیو هم در بسیاری از خانه‌ها وجود نداشت و به همین دلیل، طیاره تبدیل به وسیله‌ی اطلاع‌رسانی شده بود. هر وقت که می‌خواستند خبر یا موضوعی را به اطلاع مردم برسانند، آن را روی تعداد زیادی کاغذ چاپ می‌کردند و یک طیاره‌ی کوچک به هوا برمی‌خاست و کاغذها را پایین می‌ریخت.

    «میتووچی آقا رسول» در کاروانسرا کار می‌کرد. او از جمله کسانی بود که نسبت به هواپیماهایی که در غیر از ساعت چهار بعدازظهر در آسمان تبریز پرواز می‌کردند حساسیت داشت. هر زمان که صدای چنین هواپیماهایی به گوش می‌رسید، «آقا رسول» کارش را زمین می‌گذاشت، به حیاط کاروانسرا می‌آمد، دست راستش را سایبان چشمانش می‌کرد و به تعقیب رد طیاره می‌پرداخت. اهالی محله عقیده داشتند که او همیشه چشم به راه است که ببیند چه زمانی بلشویک‌های روس می‌آیند!

    در محله‌ی ما هم تعدادی افراد به عضویت یا هواداری یک حزب طرفدار شوروی سوسیالیستی (سابق) معروف بودند. ولی سه نفر از آن‌ها معروفیت بیشتری در این مورد داشتند، طوری که اهالی محله سر به سر آن‌ها می‌گذاشتند و برایشان متلک کوک می‌کردند و می‌گفتند که این‌ها هر روز صبح، پیش از طلوع آفتاب به «پل منجم» می‌روند و از آنجا چشم به مسیر «آجی کورپوسو» می‌دوزند که ببینند روس‌های کمونیست کی از راه می‌رسند!

    در این میان، ما هم از تولید طیاره غافل نبودیم. صفحات وسط دفترهای ۴۰ برگی را می‌کندیم و هواپیما درست می‌کردیم و در مدرسه و کوچه به پرواز درمی‌آوردیم که البته کتک‌های مربوطه را هم از دست معلم، ناظم و پدر می‌خوردیم.

    Print Friendly, PDF & Email


  • برجسب :
  • ايميل: news@.ir شماره پيامک:000 اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب
    نظرات کاربران در "خاطرات حمید آرش آزاد؛    هواپیما در آن سال‌ها"

    نظرات

    برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

    آخرین اخبار
    • دادگستری آذربایجان شرقی مشکلات ۲۴۵ واحد تولیدی را رفع کرد
    • استاندار آذربایجان شرقی: نیروهای هلال احمر در کاهش تلفات حوادث نقش مهمی دارند
    • کاهش هزینه‌های عمرانی با نصب تابلو روزشمار
    • افزایش ابتلا به کرونا در آذربایجان شرقی
    • چهار هزار و ۳۵۰ مورد تغییر کاربری غیرمجاز اراضی کشاورزی در آذربایجان شرقی شناسایی شد
    • افزایش ۳۱ درصدی بازدید از اماکن تاریخی آذربایجان شرقی
    • برداشت محصول بیشتر در سطح زیرکشت کمتر بازدهی تولیدات کشاورزی را افزایش می دهد
    • افزایش ۴۰ درصدی کرایه بلیط ناوگان اتوبوسرانی کلانشهر تبریز
    • دستگیری سارقان حرفه‌ای اماکن خصوصی در مراغه
    • تورم را با رشد تولید در بخش کشاورزی می توان کنترل کرد
    • تلفات حوادث جاده ای در آذربایجان شرقی ۵۵ درصد کاهش یافت
    • خانه‌های تاریخی تبریز، راویان زندگی گذشتگان
    • سندروم داون قبل از تولد نوزاد قابل تشخیص است
    • بازار تاریخی تبریز آماده پذیرایی از میهمانان نوروزی
    • به مناسبت مهمانی افطار در منزل یکی از اقوام
    • خاطرات حمید آرش آزاد؛یک دوست اهل هیأت‌های حسینی
    • توصیه‌های بهداشتی در سفر/ چگونه سالم به مقصد برسیم؟
    • ارسباران نگین سبز آذربایجان
    • سرمایه گذاری ۴۳۲ میلیارد تومانی برای ساخت مراکز اقامتی و گردشگری در آذربایجان شرقی
    • آذربایجان شرقی در سالی که گذشت
    • روستای صخره ای کندوان از عجایب طبیعت آذربایجان شرقی
    • اجرای ۱۲ ابر پروژه با سرمایه‌گذاری خارجی در آذربایجان‌شرقی
    • روایت تمدن و پیشینه تاریخی تبریز از زبان موزه‌ها
    • قیمت هر کیلوگرم زولبیا و بامیه در آذربایجان شرقی ۱۱۵ هزار تومان مصوب شد
    • ۶ هزار مسافر نوروزی در آذربایجان شرقی به پویش بهبود رفتارهای ترافیکی پیوستند
    • کاهش ۷۸ درصدی تلفات جاده ای در آذربایجان‌شرقی
    • شتاب در تغییر برای رفع بحران آب
    • بحران موجود در حوزه آب بحران مصرف است
    • خاطرات حمید آرش آزاد   ؛ روزنامه‌ی دیواری در مدرسه
    • لیقوان پایتخت پنیر ایران
      • خانه
      • اجتماعی
      • سیاسی
      • فرهنگی
      • ورزشی
      • طنز