• درباره ما
  • تماس با ما
  • ارسال خبر
  • فید خوان
    • خانه
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • طنز
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 | کد خبر : 404
  • و بنده هنوز…؟! ……………… شعر طنز حمید آرش آزاد

    یکی که فوق‌اش یک برگِ «فوقِ دیپلم» داشت،
    به طورِ معجزه‌آسا، «جنابِ دکتر» شد.
    سپس تمامیِ یک صندلی
    – و حومه‌یِ آن-
    – از اعتبارِ وجود مبارک‌اش پُر شد!
    و سیلِ آگهی
    از بابِ عرضِ تبریکات،
    هزار صفحه‌یِ روزنامه را مزیّن کرد،
    که انتصابّ جنابِ وزیر
    برایِ جمله جهان،
    بود خوب و شایسته،
    بجا و فرخنده،
    و قلبِ ما را کرده زشادی آکنده!
    ***
    یکی که پایِ سوادش به «سیکل» می‌لنگید،
    به خاطر سه- چهار نمره‌، در هفشده درس سطح پایین و نمره‌یِ ورزش.
    با «دبیر» می‌جنگید،
    به یاری «باجناق»،
    و یا به یاوریِ شخصِ «شوهرِ عمّه»،
    به یک به هم زدنِ چشم،
    یا که ظرفِ سه سوت،
    مثلِ دسته‌یِ گل،
    ناگهان، «مهندس» شد،
    و یک زمان دیدیم:
    «ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ «مجلس» شد»!
    ***
    و بنده،
    تازه پس از چند سال تحصیلات،
    قبولی از کنکور،
    گرفتنِ لیسانس،
    هنوز زندگی‌ام بی‌تعادل است و بالانس!
    در این دیارِ گل و بلبل و شعار و چاخان،
    به ضرب و زورِ هزار التماس و نذر و دعا
    به روستایی دور،
    به تازگی شدم «آموزگار پیمانی»!
    ولی هنوز سؤالِ اساسی‌ام باقی‌ست،
    هنوز در پیِ آنم که راز بگشایم،
    که: در جهانِ بزرگ،
    «علم» بهتر است آیا
    و یا که «ثروت» و «مال»؟!
    شود که بنده به پاسخ رسم در این مورد
    و بعد از این همه سال؟!

    Print Friendly, PDF & Email


  • برجسب :
  • ايميل: news@.ir شماره پيامک:000 اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب
    نظرات کاربران در "و بنده هنوز…؟! ……………… شعر طنز حمید آرش آزاد"

    نظرات

    برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

    آخرین اخبار
    • دست به دامن مادر از تبریز تا قم؛ اشک‌ریزان هوس دامن مادر کردم
    • معاون وزیر صمت:
    • بازدید رئیس هیات‌عامل ایمیدور از مجتمع مس سونگون
    • خاطرات حمید آرش آزاد،آن خانواده‌ی خوب و مهربان
    • پاییزدا صفالار وار…!==== ==شعر طنز- حمیدآرش آزاد
    • شهردار تبریز در دیدار با سفیر هند طرح کرد:رتبه اول تبریز در حوزه سرمایه گذاری در ایران
    • اتصال حلقه‌های مفقوده هنر صنعت فرش تبریز با اجرای طرح زنجیره ارزش
    • قصه دختران خانه‌ کوچک
    • به صدا درآمدن زنگ مدرسه برای کلاس «اولی‌ها»/ چالش ثبت‌نام ۶ ساله‌ها؛ والدین «صبور باشند»
    • «روز ارس» در تقویم ملی ثبت شد
    • خاطرات حمید آرش آزاد،معلم ساواکی؟
    • پاسخ خُردکننده! دکتر حسن کربلایی
    • خاطرات حمید آرش آزاد،روز ۲۹ بهمن سال ۵۶
    • باشینا دؤندویوم دلّال!شعر طنز حمید آرش آزاد
    • پروانه صنفی برای روزنامه‌نگاران صادر می‌شود
    • نماد شهر اولین‌ها نیاز به جان تازه دارد
    • وزیر فرهنگ: استاد شهریار ستاره تابناک شعر و ادب معاصر است
    • خاطرات حمید آرش آزاد،نمره دادیم و رشوه گرفتیم
    • شرح شورانگیز عشق، شهریار تسخیرگر ملک دل‌ها
    • پرونده «جنگل‌های دیزمار» در قالب پرونده میراث جهانی ارسباران به یونسکو ارسال می‌شود
    • جزئیات دستگیری عامل انتحاری در تبریز اعلام شد
    • کریدورهای حمل‌ونقل آذربایجان‌شرقی در خط پایان
    • خاطرات حمید آرش آزاد،اجازه به دانش‌آموز بدون اجازه‌ی آقای مدیر
    • مزار «شیخ محمد خیابانی» کجاست؟
    • ایران شهریار، شهریار ایران؛ پاسخ جالب برای اقامت در اروپا
    • نقش معدن در محرومیت زدایی آذربایجان شرقی ملموس می‌شود
    • بازداشت فردی که از طریق انفجار با کپسول گاز قصد کشته‌سازی در تبریز را داشت
    • خاطرات حمید آرش آزاد،مجبور شدم سربه‌سر پیرمرد بگذارم
    • تدارک ۱۳۹ برنامه در آذربایجان‌شرقی برای گرامیداشت روز ملی شعر و ادب فارسی
    • آذربایجان‌شرقی به ۶ هزار تخت بیمارستانی نیاز دارد
      • خانه
      • اجتماعی
      • سیاسی
      • فرهنگی
      • ورزشی
      • طنز