• درباره ما
  • تماس با ما
  • ارسال خبر
  • فید خوان
    • خانه
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • طنز
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : شنبه 30 مرداد 1395 | کد خبر : 5820
  • طنز پرداز متبسم گریان

    چگونه‌ام، نتوان گفت وین کسی داند
    که زار زار بخندید و قاه قاه گریست
    دیدرو می‌گوید:«گرامی داشتن تقوا و پست شمردن رذایل و نمایان ساختن معایب، باید هدف و غایت هر مرد شریف و آزاده‌ای باشد که قلم یا قلم‌مو و یا قلم حجّاری را بدست می‌گیرد.» در غیر این صورت
    هر قلم که او ببرد عرض قلم
    آن قلم را قلم بباید کرد
    «تن» Taine(1893) فیلسوف و مورخ و منتقد فرانسوی که کوشیده آثار هنری و ادبی و وقایع تاریخی را به سه عامل نژاد و مکان و زمان تشریح کند و هنرمند را وابسته به گروهی از معاصران خویش می‌داند که با او در یک مملکت در یک مکتب تربیت یافته‌اند. لذا شناخت چنین هنرمندی از اجتماعش شناختی منطقی است، یعنی وی ادراک خود را از محیط می‌سنجد و رده‌بندی و مقایسه می‌کند و عناصر مهم و ارزشمند آن را مشخص می‌نماید تا بتواند با اشاعه آنها، محرک عواطف پسندیده در جامعه‌اش گردد و در دوران پراکندگی‌ها و تزلزل‌های سیاسی و اجتماعی و اخلاقی به مردم آگاهی بدهد و از فرو غلتیدن جامعه در جهتی غیرقابل برگشت جلوگیری نماید.
    طنز پرداز هنر آفرینی است که با حربه بیان از تزلزل و تباهی ارزش‌ها در روزگار خود جلوگیری می‌کند و با طنز خویش که از نیروی محرکه‌ای قوی برخوردار است. شعور بشری را برای رهایی از ترس و بند و خرافات و فساد و همه عواملی که ممکن است معنویات و ارزش‌های جامعه را به خطر افکند تحریک می‌کند. و با کشف بدی‌ها، و ریشخند ساختن قلدری‌ها و ظلم‌ها و بیدادها و بیدادگری‌ها و ریاکاری‌ها، نیروی آگاهی همگان را برمی‌انگیزد و مسئولیت‌های انسانی و اجتماعی آنان را به یادشان می‌آورد و در عین حال دشمنان دورو و هفت‌خطی را که در لباس عوضی و قلب بد حیوان آمده‌اند رسوا می‌کند و مورد طعن و طنز قرار می‌دهد.
    آبگینه است خاطر شعرا (طناز)
    تا درست است با صفا گهری است
    چون شکستیش برحذر می‌باش
    که از او ذره ذره نیشتری ست
    او شعور مردم را متوجه دردهایی می‌کند که گریبان‌گیر آنان است و طنز پرداز در پی آن است که دردهای نامکشوف و ناپیدا را آشکار کند و بمصداق
    شمع‌دانی ز چه می‌خندد و می‌گرید هم
    تا بگویند که او قاتل پروانه نبود
    حمید آرش مصداق سطوری که نوشته شد، بود. او هیچ وقت به هنجارهای ناراست جاری در جامعه که به عنوان نادیده گرفتن ارزش‌ها معمول بود. گردن نمی‌نهاد. سرکش و با زبانی گزنده بر علیه کجروان فریاد می‌زد و لذتی که از طنز«آرش آزاد» عاید مردم می‌شد بسیار ارزشمند و قابل تمجید و تقدیر بود. احساسات و محبتی که از طنز ایشان در خاطر مردم غلیان می‌نمود بسیار ستودنی بود. اعتمادی که طنزپرداز کوچیده ما [حمید آرش آزاد] در خوانندگان یا مخاطبانش به وجود آورده بود. بسیار واضح و قابل ستایش بود. چرا که گفته‌هایش ریشه در خاطرات و تجربه‌های تلخ مردم دارد. و می‌کوشید عدم اطمینان و تردید‌ها را از وجدان اخلاقی خوانندگانش بزداید و بیم‌ها و توهماتی را که همه از آنها در رنج بودند با طنز خود از میان بردارد. و بدینگونه است که خواننده از طریق «طنز» در روح و اندیشه طنزپرداز رسوخ می‌کند و خویشتن را در اندیشه و احساس وی شریک می‌یابد و غمخواری او را هماهنگ اندوه خویش می‌نگرد.
    «آرش آزاد» یعنی حمید، ضمن بازگو کردن دردها، انزجار و نفرت خود را نیز بدان‌ها می‌افزود و آنها را از آنچه بود دردناک‌تر نشان می‌داد. به عبارت دیگر او در مسیر حوادث دست می‌برد و با هنر هرچه تمام‌تر‌ با قدرت تخیل خود هرگونه تغییری را که در جریان رویدادها می‌دید به عمل می‌آورد و بر تعدادی از حوادث اجتماعی نیز طرحی را که سرچشمه‌اش بینش عمیق او درباره زندگی بود سوار می‌کرد و نظام هنری را جانشین آشفتگی‌های زندگی می‌ساخت. خلاصه هرچه درباره این نوع هنرمندان بگوئیم و بنویسیم کم گفته‌ایم چرا که اینان هم چون دریایی مواج و چشمه‌ای جوشان بودند و هستند که هردم در غلیان و فورانند و یکه سواران وادی سخن و طنز هستند و در شروع «جولوجولویه قالمادی» در یک طنز فریبان این امر بوضوح بیان شده است.
    ما، طنز نویسان، پی «حق» راه سپاریم
    جز «حق» به جهان یارو مددکار نداریم
    یک عمر، درست است که ماندیم پیاده
    در عرصه گهِ طنز ولی یکّه سواریم
    «آرش» بجز این فخر چه جوییم به دنیا
    ما، طنز نویسان، پی «حق» راه سپاریم
    در جای دیگر در کتاب «اوخو آت یایین گیزلت»
    «قوی منده گلیم…!
    اذن وئر، من ده سن ایله بیر اروپایه گلیم
    گز – دولان هرطرفی، من ده سنه سایه گلیم
    سن آتاندان نئچه میلیون یورو آل، خرج لیک ائله
    من ساتیب وار- یوخومو، ائتمه یه سرمایه، گلیم
    گئدیب آلماندا نئچه بئنز آلاجاقسان بیلیره‌م
    قوی مینیب بیر اوتوبوس، من ده تماشایه گلیم
    جان کلام آن که از هر طرف بوادی طنز وارد شوی در یک میدانی پا می‌گذاری که در و پیکر ندارد. یعنی قامت شاعر طناز به بلندا و پهنا و درازی این عرصه غالب است. آرش انسانی که بمصداق مثال هندسی دارای حجمی است که ۳ بعد دارد و او هیچ وقت تنها نبود. عمران صلاحی و سغامهر و یالقیز و شهرک و خیلی‌های دیگر …، گنجینه سخنان رمزآلود و درد آشنای جامعه‌مان بوده و هستند. که با خالی بودن جای بس ارزشمند عده‌ای از این عزیزان سراپا هنر باعث کمبود جبران ناپذیر شده است. تجاوزشدگان و تحقیرشدگان جامعه که توسط این هنرمندان دفاع می‌شدند. فشار زیادی را متحمل شده‌اند. زیرا آنان می‌دانستند که مقام و ارزش انسانی که مورد غارت و اهانت قرار گرفته چیست. و چگونه باید آن را در سخنی شیوا و رسا ترمیم باید کرد همیشه با چهره‌ای متبسم و درونی گریان چراغ امید در قلب دلسوختگان جامعه را روشن نگاه می‌داشتند. ابرهای عالم شب و روز در دل آنها می‌گریست اما صورتشان را با سیلی سرخ نگه می‌‌داشتند. این بود که محبوب و عزیز همگان بودند و هستند و خواهند بود. امروز در نشریات و روزنامه‌ها جای خالی‌شان به شدت محسوس است و هیچ وقت فراموش نخواهند شد چرا که آنان به قول زنده یاد معجز شبستری، زحمت درد و دندان را خوب به تصویر می‌کشیدند در خاتمه که البته ختم این نوع گفتار هیچ وقت میسر نیست باشد این که زیاد مصدع نشویم از قول توانای بی‌بدیل زنده نام احمد شاملو این قطعه کوچک را بکار بریم که حمید آرش برای زیستن ۲ قلب داشت.
    قلبی که دوست بدارد
    قلبی که دوستش دارند
    تابستان ۹۵ حسن انداچه

    Print Friendly, PDF & Email


  • برجسب :
  • ايميل: news@.ir شماره پيامک:000 اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب اشتراک گذاري مطلب
    نظرات کاربران در "طنز پرداز متبسم گریان"

    نظرات

    برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

    آخرین اخبار
    • پایتخت شیرینی و قیر ایران کجاست؟
    • توسعه مراودات فرهنگی بین ایران و قزاقستان با خواهر خواندگی تبریز و شهر آستانه
    • دستگیری کلاهبرداران ۳۵۰ میلیارد ریالی در آذربایجان شرقی
    • قاچاق سالانه ۶۰۰۰ تراکتور ایرانی به خارج از کشور
    • پرواز هواپیمای بارورسازی ابرها بر فراز حوضه آبریز دریاچه ارومیه
    • اعضای ستاد انتخابات شهرستان تبریز معرفی شدند
    • دومین نکوداشت ملی علامه جعفری در مجتمع مس سونگون برگزار می‌شود
    • تداوم دیدار و تکریم خانواده‌های معظم شهدا توسط مجتمع مس سونگون در ورزقان، خاروانا، اهر، هوراند و تبریز
    • معاون وزیر بهداشت: افزایش ۲۰ درصدی ظرفیت رشته های پزشکی و دندانپزشکی معطل منابع مالی است
    • سازمان منطقه آزاد ارس به عضویت سازمان جهانی گردشگری پذیرفته شد
    • استاندار آذربایجان شرقی: توسعه متوازن با هم‌افزایی و خرد جمعی محقق می‌شود
    • تصفیه زهاب اسیدی پخیرچای؛ گام بلند سونگون برای حفاظت از محیط زیست و سالم سازی منابع آبی
    • انعقاد تفاهم‌نامه همکاری سونگون با سه دانشگاه برتر آذربایجان‌شرقی
    • ۴۴ مدرسه با یک دانش‌آموز در آذربایجان‌شرقی وجود دارد
    • کاهش چهار درصدی تلفات جاده‌ای آذربایجانشرقی/ بهسازی ۱۳۰کیلومتری آسفالت آزادراه تبریز-زنجان
    • مسیرگشایی یک‌کیلومتری شهید سعیدی در مراحل پایانی/اراده مدیریت شهری برای احیای باغات شهر
    • در دیدار مدیرعامل شرکت ملی مس و استاندار آذربایجان‌شرقی تاکید شد؛
    • آنسامبل موسیقی تجربی تبریز” در بخش نهایی فستیوال موسیقی معاصر
    • نمایش «اولولری قویلایین» به طاها بهروزی و علیسان جباری تقدیم می‌شود
    • تبریز در مسیر توسعه پایدار زیرساخت‌های شهری
    • تصویب نهایی طرح فاز ۲ شهرک خاوران تبریز در شورای عالی شهرسازی و معماری
    • شهرک جوانان؛ گامی مهم در ساماندهی حاشیه‌نشینی تبریز
    • صادرات کالاهای تولیدی آذربایجان‌شرقی به ۹۱ کشور/ترکیه در صدر کشورهای مقصد صادراتی
    • معاون سیاسی استاندار آذربایجان شرقی: تاخیر در ثبت وقایع حیاتی پذیرفتنی نیست
    • حمزه‌زاده: سرمایه‌گذاری در گردشگری نباید محدود به هتل‌سازی باشد
      • خانه
      • اجتماعی
      • سیاسی
      • فرهنگی
      • ورزشی
      • طنز